چکیده:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان اثربخشی استفاده از داستانهای مثنوی معنوی بر رشد مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان دورۀ دوم متوسطۀ منطقۀ 3 شهر کرج انجام پذیرفت. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی و طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه آزمایش است. جامعۀ آماری را کلیۀ دانشآموزان دورۀ دوم متوسطه منطقۀ 3 شهر کرج در سال تحصیلی 96-97 تشکیل داده است. برای انجام پژوهش در شرایط یکسان هر دو گروه پیشآزمون با استفاده از پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون ـ گلیزر(1994) به عمل آمد که روایی آن به صورت روایی محتوایی توسط متخصصان تأیید و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. بستۀ آموزشی (داستانهای مثنوی معنوی) طی 16 جلسۀ 90 دقیقهای در 8 هفته به گروه آزمایش ارائه شد، درحالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی بر روی گروه آزمایش، از هر دو گروه در شرایط یکسان پسآزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیره و چندمتغیره از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تفکر انتقادی در سطح آلفای 01/0 معنادار و میانگین تعدیل شدۀ گروه آزمایش (95/33) بیشتر از میانگین تعدیل شده گروه کنترل (07/25) بوده است. نتایج نشان داد که آموزش داستانهای مثنوی معنوی در رشد تفکر انتقادی و مؤلفههای آن (استباط (sig=0.83)، شناسایی مفروضات (sig=0.47)، استنتاج (sig=0.64)، تفسیر (sig=0.71) و ارزیابی (sig=0.28) مؤثر بود.
school students in District 3 of Karaj in the academic year of 1996-97. To conduct the research in the same conditions, both pretest groups were performed using the Watson-Glaser (1994) Critical Thinking Questionnaire, whose validity was confirmed by content validity by experts and reliability was calculated using Cronbach's alpha coefficient of 0.87. The training package (Masnavi Manavi stories) was presented to the experimental group in 16 sessions of 90 minutes in 8 weeks, while during this period the control group did not receive any intervention. After the training sessions on the experimental group, both groups underwent post-test under the same conditions. Univariate and multivariate analysis of covariance were used to analyze the data using SPSS25 software. After adjusting the pre-test scores, the difference between the experimental and control groups in the critical thinking variable was significant at the alpha level of 0.01; The adjusted mean of the experimental group (33.95) was higher than the adjusted mean of the control group (25.07). The results showed that teaching Masnavi spiritual stories in the development of critical thinking and its components (inference (sig = 0.83), identification of assumptions (sig = 0.47), inference (sig = 0.64), interpretation (sig = 0.71) and evaluation (sig = 0.28) ) Was effective.
خلاصه ماشینی:
چکیده پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان اثربخشی استفاده از داستانهای مثنوی معنوی بر رشد مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان دورۀ دوم متوسطۀ منطقۀ 3 شهر کرج انجام پذیرفت.
The effect of spiritual Masnavi stories on the development of critical thinking skills of high school students Kobra Zarei Sefiddari, Vahideh Alipour, Soheila Hosseinpour 1 Master of Educational Planning.
جدول(7) نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری در متن تحلیل کوواریانس چند متغیری بر روی نمرات تعدیل شدۀ مؤلفۀ استنباط بین دو گروه {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} با توجه به نتایج جدول7 (01/0P(، 33/90=F)، پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در مؤلفۀ استنباط در سطح آلفای 01/0 معنادار است؛ میانگین تعدیل شده گروه آزمایش (75/6) بیشتر از میانگین تعدیل شده گروه کنترل (71/4) بود؛ بنابراین آموزش داستانهای مثنوی معنوی در رشد استنباط دانشآموزان مؤثر بوده است و متغیر آزمایشی با اندازه اثر 63 درصد از واریانس مؤلفۀ استباط را پیشبینی میکرد.
بحث ونتیجهگیری هدف این پژوهش بررسی تأثیر داستانهای مثنوی معنوی بر رشد مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان دورۀ دوم متوسطه بوده است.
نتایج این پژوهش با نتايج پژوهشهاي (Shakibaei, Gliji and Khalatbari, 2010)، (Mohajeri, Yassini and Shariati, 2011)، (Mokhtarpour, Naderipour and Remshaki, 2014)، (Benmayor, 2007)، (Yuksel and el, 2011)، (Clarke & Adam,2012)، (Yang & Wu,2012) همخوانی دارد؛ بنابراین استفاده از داستان براي به چالش کشیدن تفکر انتقادی و پرورش روحیۀ پرسشگري بسیار مناسب است.