چکیده:
هدف: ازجمله مهمترین و پرطرفدارترین بازارهای مالی در اغلب کشورها، بازارهای سهام هستند. رفتار نوسان بازار سهام همواره موردبحث و بررسی قرار داشته است. به دلیل اهمیت بازارهای سهام در اقتصاد ملتها بحث پیرامون تعیین عوامل مؤثر بر نوسانات بازار سهام همواره موردتوجه بوده است. یکی از عوامل مؤثر بر روی بورس اوراق بهادار نا اطمینانیهای سیاسی است. بنابراین نا اطمینانیهای سیاسی میتواند زمینه تغییرات در بازار بورس را فراهم کند. در بازار سهام نوسانهای گسترده در همه حال موجب ورود و خروج سرمایه میگردد. اثرات این جابجایی بر اقتصاد کشورها میتواند قابلتوجه باشد. در کشورهای درحالتوسعه، ضربههای واردشده بر اقتصاد به دلیل تکانههای بازار بورس میتواند بهشدت پرمخاطره باشد. بنابراین بررسی روابط متقابل میان نوسانات بازار سهام و تحولات سیاسی در کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است.روشها: در ابتدا از آزمون پیشنهادی زیوت واندریوز برای تعیین ایستایی متغیرها با در نظر گرفتن امکان بررسی وجود شکست ساختاری درونزا، بهره گرفته شد. برای بررسی و برآورد روابط بین متغیرها از روش گارچ نامتقارن (GJR-GARCH) استفادهشده است. قبل از برآورد مدل GJR-GARCH باید برای هرکدام از متغیرهای تحقیق یک مدل ARMA مناسب تخمین زده شود، تا بتوانیم برازش مناسبی از مدل واریانس ناهمسان شرطی خود رگرسیون تعمیمیافته داشته باشیم. برای به دست آوردن وقفه بهینه ARMA از معیار شوارتز- بیزین (SBC) استفادهشده است. همچنین آزمون ARCH مبتنی بر وجود ناهمسانی واریانس مورد بررسی قرار گرفته است.یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشاندهنده تأثیر مثبت و معنادار انتخابات ریاست جمهوری بر بازار سهام می باشد. همچنین در چارچوب الگوی گارچ نامتقارن دوره های مختلف مذاکرات هستهای و نیز تحولات سیاسی منطقهای بر شاخص بازار سهام تأثیر مستقیم و معناداری را نشان میدهد؛ بعلاوه نتایج در دوره مورد بررسی نشان میدهد که متغیر کنترلی شاخص قیمت مصرفکننده نیز تأثیر معنادار و مثبتی بر شاخص قیمت بازار سهام خواهد داشت.نتیجهگیری: بر اساس یافته های تحقیق میتوان نتیجه گیری کرد که بازار سهام ایران نسبت به انواع رویدادهای سیاسی داخلی مانند انتخابات ریاست جمهوری و رویدادهای خارجی همچون وضع تحریم های اقتصادی و نیز مذاکرات برای رفع آنها واکنش قابل ملاحظه ای را نشان میدهد. اگرچه که نباید تأثیراین تحولات بر نوسانات سایر بازار های دارایی ها مانند مسکن، طلا و ارز را بر بازار سهام و شکل گیری انتظارات تورمی نادیده گرفت. لذا به برنامه ریزان بازار بورس و سیاستگذاران کلان کشور توصیه میشود از تمام اهرمهای حمایتی بازار سرمایه برای حفظ و حراست از این بازار و صیانت از سرمایه های خرد و کلان بهره گیرند و با مدیریت هوشمندانه بازار قبل از وقوع بحران های بزرگ از فرار سرمایه ها و سلب اعتماد عمومی جلوگیری به عمل آورند.
Objective: Stock markets are one of the most important and popular financial markets in the most countries. The volatility of stock market behavior has always been discussed. Due to the importance of stock markets in the economy of nations, the discussion of determining the factors affecting stock market fluctuations has always been considered. One of the factors influencing the stock market is political uncertainty variable.Thus, political uncertainties can pave the way for changes in the stock market. In the stock market, large fluctuations cause capital inflows and outflows at all times. The effects of these movements on the economy of countries can be significant. In developing countries, Impulses to the economy due to stock market shocks can be extremely risky. Therefore, the study of the interrelationships between stock market fluctuations and political developments is of particular importance. Methods: First, the Zivot-Andrews test was used to determine the stationarity of variables by considering the possibility of investigating the existence of endogenous structural break. The asymmetric Garch method (GJR-GARCH) has been used to investigate and estimate the relationships between variables. Before estimating the GJR-GARCH model, an appropriate ARMA model must be estimated for each of the variables, so that we can have a good fit of generalized Autoregressive Conditional Heteroscedasticity model. The Schwartz-Bayesian (SBC) criterion was used to obtain the optimal ARMA lag. Also the ARCH test is used to determine the presence of heteroscedasticity. Results: The results of this study show the positive and significant impact of the presidential election on the stock market. Also, in the framework of the asymmetric Garch model, different periods of nuclear negotiations as well as regional political developments show a direct and significant impact on the stock market index; In addition, the results relative to study period show that the control variable of consumer price index will have a significant and positive effect on the stock market index. Conclusion: Based on the research findings, it can be concluded that the Iranian stock market reacts significantly to a variety of domestic political events such as the presidential election and foreign events such as the imposition of economic sanctions and negotiations to resolve them. However, the impact of political cycles on different types of asset market (such as housing, gold, stocks and foreign exchange) and the reciprocal effects of these fluctuations on each other should not be ignored. Therefore, stock market planners and macroeconomic policymakers of the country are advised to use all the support leverages of capital market to maintain and protect this market and safeguard micro and macro capitals, and Prevent capital flight and loss of public trust by intelligently managing the market before occurring major crises.
خلاصه ماشینی:
همچنـین در چارچوب الگوی گارچ نامتقارن دوره های مختلف مذاکرات هسته ای و نیز تحولات سیاسی منطقه ای بـر شـاخص بـازار سـهام تـأثیر مستقیم و معناداری را نشان میدهد؛ بعلاوه نتایج در دوره مورد بررسی نشان میدهد که متغیر کنترلی شاخص قیمت مصرف کننده نیـز تأثیر معنادار و مثبتی بر شاخص قیمت بازار سهام خواهد داشت .
مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه تأثیر تحولات سیاسی بر روی بازار سهام مطالعات متعددی صورت گرفته است که در این چارچوب میتوان بـه چائو و راتاپورن دیسومساک ٢، جان ٣، چانگ و همکاران ٤، کریستنسن ٥، دوسو و همکـاران ٦،کریسـتین کـونراد و همکـاران ، 7 دوگالسون آماتور٨، فلورس ٩، ریاحی و همکاران ، زارع و همکاران ، کشاورز حداد و حیدری، قالیبـاف اصـل و کلبـری اشـاره کرد.
در بازارهـای درحال توسعه شوکهای سیاسی تأثیراتی را بر بازار سهام بر جای گذاشته که نشان دهنده این است که ریسک های سیاسـی بـا 14 افزایش یا کاهش مواجه گردیده نشان دهنده خطرات سیاسی به عنوان عامل قیمت گذاری بازده سهام است (پروتی و اویجن ، ٢٠٠١، ص ٤٥) ازآنجاکه امریکا به عنوان یک بخش بسیار بزرگ از اقتصاد دنیا مطرح است تعجب آور نیست مشـاهده نمـاییم که تأثیرات حمله ١١ سپتامبر بسیار بیشتر از رویدادهای دیگر موردبررسی قرارگرفته اسـت و بازارهـای دیگـر کشـورها را نیـز تحت تأثیر قرار داده است (جکسون ١٥، ٢٠٠٨).