چکیده:
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ویژگیهای تغذیهایی شیر و ماست اعماز درصد چربی، پروتئین، اسید چرب و قند به همراه ویژگیهای جمعیت شناختی خانوارها بر تقاضای این محصولات در بین خانوارهای شهر تبریز میباشد. بدین منظور از الگوی لاجیت ضرایب تصادفی در قالب رهیافت BLP استفاده شد و اطلاعات مورد نیاز از مناطق دهگانه شهر تبریز از فروشگاههای بزرگ و زنجیرهایی خرده فروشی و خانوارها بهصورت نمونهگیری طبقهبندی تصادفی متناسب در سال 1398 جمعآوری گردید. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که با افزایش میزان چربی و قند مصرفی شیر و ماست میانگین مطلوبیت افراد جامعه افزایش مییابد، یعنی مصرفکنندگان در انتخاب شیر و ماست، طعم و ذائقه را بر ملاحظات سلامتی ترجیح میدهند. البته با افزایش سن، تحصیلات و درآمد خانوار میزان مطلوبیت کسبشده از مصرف شیر پرچرب کمتر و وجود کودکان زیرشش سال در خانوار افزایش مییابد. در خصوص محصول ماست نیز افزایش درآمد خانوار و تعداد کودکان زیرشش سال باعث میشود خانوار از مصرف ماست با درصد چربی بالا رضایت بیشتری کسب نمایند که این میزان رضایت با افزایش سن سرپرست خانوار روند کاهشی پیدا میکند. همچنین سطح تحصیلات، تعداد کودکان زیرشش سال و متغیرهای مشاهده نشده اعم از وجود بیماری خاص در خانواده یا رژیمهای خاص غذایی باعث افزایش مطلوبیت حاصل از درصد بالای پروتئین در ماست و متغیر سن و درآمد باعث کاهش مطلوبیت مصرفکننده از ماست با درصد پروتئین بالا میشود. به عبارت دیگر، افراد با سطح درآمد بالاتر ترجیح میدهند ملاحظات سلامتی خود را در اولویت قرار دهند. در خصوص هر دو محصول، افزایش قیمت باعث کاهش متوسط مطلوبیت شده که با افزایش تعداد کودکان و در نظر گرفتن سایر عوامل مشاهده نشده، این کاهش مطلوبیت شدت بیشتری پیدا می کند. توصیه میگردد شرکتهای تولیدی با توجه به استانداردهای معاونت دارو و غذا وزارت بهداشت سعی و تلاش مضاعفی در خصوص بهبود سطح کمی و کیفی مواد مغذی ذکرشده داشته باشند تا بتوانند همراه با کیفیت خوب، تولیدات متفاوت جدیدی به بازار عرضه نموده و پاسخگو سلیقه مصرفکنندگان جامعه باشند.
The object of this study is to investigate the effects of milk and yogurt nutrition attributes on household’s demand in Tabriz city. The Random Coefficients Logit model was applied and the required data was collected by questionnaire sampling in 10 different blocks of Tabriz in 2019. We considered the price and four attributes of milk and yogurt including amount of sugar, fat, protein, Trans fatty acid and four demographic characters including: age, income, education, child under 6 years old. The results showed that milk and yogurt attributes including fat, protein, and sugar have significantly positive impact on the average utility of people so that the desirability of customers for purchasing the products increase (decreases) commensurately to the increase (decrease) of these properties. So, this indicates that the customers prefer taste over to health considerations. However, the results of this study point out that considering the demographic parameters reduces the influence of the mentioned properties. For instance, the utility of consuming high-fat milks decreases among households with higher education, age, and income and increases in households with children under six years old. In the case of yogurt, the households with higher income and children under six years old obtain more utility while by increasing age of people this utility is going down. Also, level of education and children under six years old and some observation factors such as special illness or diet lead to rising the utility of high protein yogurt consumption whereas it falls by increasing age and income. The own- and cross- price elasticity of the seven brands revealed that the all own price elasticities were negative and less than one and the Pegah has the most elasticity.
خلاصه ماشینی:
(٢٠٢٠) Lopez and Khanal با استفاده از مدل پیشنهادی برری و همکاران (١٩٩٥) با عنوان مدل BLP٢ اقدام به بررسی تقاضا برای شیر محلی در شش ایالت امریکا نموده و نشان 1 Rotterdam Demand System 2 Berry, Levinsohn and Pakes (BLP) دادند که طعم شیر، سلیقه مردم ، سن ، تعداد کودکان خانوار و درآمد اثر معنی داری بر مصرف شیر محلی دارد.
این مدل نه تنها برتریهای مدل لاجیت را برای تعداد زیادی از محصولات کماکان حفظ میکند بلکه نسبت به روش های پیشین ٣ برتری دارد؛ 1 Differentiable products 2 Random coefficients logit model ٣ روش های پیشین مبنی بر کاربرد سیستم های تقاضا، بیشتر مصرف انواع کالاها (نه یک کالا با تنوع متفاوت ) در برابر قیمت خود کالا و قیمت سایر کالاها جانشین و مکمل با قابلیت تفکیک پذیری (separability) به همراه سطح درآمد و بعد خانوار در نظر گرفته میشود و اثر ویژگیهای درشت مغذی خود کالاها بر تقاضای آنها را بررسی نمینماید.
جدول (٦) نتایح برآورد محاسبه کشش های خود قیمتی و متقاطع برای هفت برند شیر و ماست مورد بررسی Table (6) Results of own and Cross prices elasticites calculation for the seven milkand yogurt brand به تصویر صفحه رجوع شود در این راستا، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که محتوی درشت مغذی شیر و ماست شامل درصد چربی، پروتئین و قند اثر مثبت و مستقیمی بر میانگین مطلوبیت جامعه دارد به طوریکه با افزایش درصد چربی شیر متوسط مطلوبیت جامعه افزایش مییابد یعنی افراد دوست دارند شیر پرچرب بیشتری مصرف نمایند، این در حالی است که ملاحظات سلامتی پیشنهاد مصرف شیر کم چرب را دارد.