چکیده:
واحد و کثیر دو مفهوم مهم و اساسی در تفکر الهیاتی بهشمار میآیند که تبیین ارتباط و نسبت میان آنها همواره یکی از دغدغههای اساسی متفکران این حوزه بوده است و هر متفکری مبتنی بر نظام فکری خویش به آن پرداخته است. افلوطین به عنوان یک متفکر الهیاتی متأثر از نظام فکری افلاطون مفهوم واحد را به عنوان مفهومی مافوق وجود، توصیفناپذیر، درکناشدنی، بسیط و وحدت محض طرح میکند که بهواسطۀ کمال و تعالی مافوق خویش به نحو ضروری از طریق فیضان، آفرینش را ایجاد نموده است. وی اینگونه، تلاش داشته در عین حفظ استقلال واحد، نسبت کثرات به آن را نیز توجیه کند. علامه طباطبایی که نه تنها با تکیه بر نظام فکری متعالیه، بلکه بهواسطۀ بینش عمیقی که در نتیجۀ سالها همنشینی با قرآن به آن دست یافته است، با طرح مفهوم احد به عنوان اصلیترین مفهوم در نظام توحیدی، وحدت خداوند را وحدت حقه میداند. ایشان البته با طرح مفهوم تجلی و ظهور، نسبت احد با کثرات را نیز تبیین نموده است. نگارندگان جستار پیشرو میکوشند در عین بررسی اوصاف و ویژگیهای احد و دلایل اثبات آن در نظام فکری افلوطین و علامه طباطبایی، چگونگی حل مسألۀ ربط واحد و کثیر با توجه به احد و اوصاف احد نزد این دو متفکر را مقایسه و تطبیق نمایند.
خلاصه ماشینی:
نگارندگان جستار پیشرو میکوشند در عین بررسی اوصاف و ویژگیهای احد و دلایل اثبات آن در نظام فکری افلوطین و علامه طباطبایی، چگونگی حل مسألۀ ربط واحد و کثیر با توجه به احد و اوصاف احد نزد این دو متفکر را مقایسه و تطبیق نمایند.
نویسنده در جستار حاضر میکوشد در عین بررسی اوصاف و ویژگیهای اَحد و دلایل اثبات آن در نظام فکری افلوطین و علامه طباطبایی به مقایسۀ چگونگی حل مسئلۀ ربط واحد و کثیر با توجه به احد و اوصاف احد نزد این دو متفکر بپردازد.
( کاپلستون ،1380: 535) افلوطین واحد را همه چیز میداند، در عین حال معتقد است هیچ یک از چیزها نیست؛ زیرا از نظر او چون واحد، اصل و مبدأ همه چیز است، نمیتواند خودِ آن چیزها باشد.
از نظر وی، نخستین چون رسیده و کامل است، باید از آن چیز دیگری پدید آید و آنچه از واحد پدید میآید، کثیر است و نمیتواند بسیط باشد؛ زیرا در این صورت عین نخستین خواهد بود، بنابراین بالضروره باید کثیر باشد.
(علامه طباطبایی، 1395: 42 و 43) لفظ احد در جملات اثباتی فقط در مورد خداوند بهکار رفته، بنابراین بازگشت ماسوی الله در تمام نیازهای وجودیاش به سوی اوست و همچنین احدی نه در ذات و نه در صفات و نه در افعال شریک او نیست و این توحید قرآنی، توحیدی است که به خود قرآن کریم مختص میباشد و کلمۀ «احد» در مورد چیزی و کسی بهکار میرود که نه در خارج و نه در ذهن ، قابلکثرت و تعدد نبوده و اصولاً داخل اعداد نمیشود.
4. چگونگی ربط واحد و کثیر با توجه به صفات احد در دیدگاه علامه طباطبایی از دیدگاه علامه طباطبایی، مقام واجب، مقام احدیّت است که همان وجود صرف و بسیط میباشد.