چکیده:
به یُمن پیشرفتهایی علم پزشکی امروزه تعداد زیادی از بیماریها و صدمات بدنی از طریق پیوند عضو درمان میشوند. هرچند از بُعد اخلاقی نجات جان انسان عملی پسندیده و مقبول است، لکن به واسطۀ نیاز دریافت کنندگان این اعضاء، اهداء عضو، ظاهراً اهداء است و در واقع معوض بوده و برای موافقت اهداء کنندهگان مبالغ عمدهای به آنها پرداخت میشود. الزام ناشی از این توافق، بعنوان قراردادی نوین در دانش حقوق، موضوعی است که در این پژوهش هدف مطالعۀ آن بر اساس منابع حقوق ایران بود. بر اساس تحلیل منابع حقوق ایران و توصیف رابطۀ طرفین در چنین قراردادهایی، به واسطۀ آسیبی که خارج کردن عضو به بدن اهداء کننده وارد میکند، در صورتی که عضو موضوع توافق مربوط به انسان زنده باشد تا قبل از جدا شدن از بدن انسان، این توافق باطل و بلا اثر بوده و برای طرفین الزامی ایجاد نمیکند و در صورتی که توافق پس از جدا شدن عضو از بدن انسان صورت گیرد و ثابت شود بدن اهداء کننده به آن نیاز ندارد و یا عضو موضوع توافق مربوط به انسان فوت شده یا مبتلا به مرگ مغزی باشد این توافق الزامآور بوده و در صورت استنکاف طرفین از اجرای اختیاری چنین توافقاتی، میتوان از الزامات قانونی برای اجرای آنها استفاده نمود.
In the shadow of the advances in medical science today, a large number of diseases and physical injuries are treated by transplantation. Although the moral aspect of saving a person's life is pragmatic and acceptable, however, due to the needs of the recipients of these members, the donation appears to be a donation, and is in fact limited and paid to the donor. The commitment for this agreement as a new contract for knowledge of law is the subject of this study, the purpose of which was to study the sources of Iranian law. Based on the analysis of the sources of Iranian law and the description of the relationship between the parties in such contracts, due to the harm that the organ removes from the organ to the donor body, if the member is subject to the agreement on the zombie before the separation from the human body, this agreement False and invalid, and it is not binding on the parties, and if the agreement is made after the organ is separated from the human body and it is proved that the donating body does not need it or the member of the subject matter of the agreement regarding the dead or dying person This agreement is binding, and if the parties fail to make such an agreement arbitrarily, Mat law enforcement use them.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس در پژوهش حاضر موضوع مطالعۀ «الزام ناشي از توافقات مربوط به اهداي عضو» است و هدف از آن پاسخ به سؤالات زير: ۱- آيا وصيت اهداکننده براي وراث وي الزام آور است و وراث ناگزير از آن هستند يا مي توانند از اهدا امتناع کنند؟ ۲- در موارديکه وراث عضو را اهدا ميکنند، اهدا براي آن ها الزام آور است يا مي توانند از تصميم خود صرف نظر کرده يا گيرندٔە ديگري با شرايطي بهتر جايگزين کنند؟ ۳- در موارديکه اهداکنندٔە انسان زنده است ، در چه شرايطي مي توان او را الزام به اهدا کرد؟ موضوع قرارداد پيوند عضو، انتقال اعضاي بدن انسان است .
۵. ماهيت قرارداد انتقال عضو و ضمانت اجراي آن در موارديکه عضو موضوع قرارداد اهدا، داراي شرايط چهارگانۀ مذکور باشد (مفيد باشد، ارزش اقتصادي داشته باشد، مورد حمايت قانون گذار باشد و قابل انتقال باشد) توافق انتقال آن قراردادي حقوقي بوده و براي طرفين الزام آور است .
درصورتيکه اين توافقات واجد وصف حقوقي بوده و موضوع قرارداد در تصرف اهداکننده باشد، امکان الزام وجود دارد، ولي در فرضي که عضو به شخص ديگري منتقل شده و در بدن او به کار رفته باشد، به واسطۀ اينکه خروج آن عضو براي او زيان آور است ، اجراي عين قرارداد تبديل به جبران خسارت خواهد شد.
درصورتيکه موضوع قرارداد عضو انسان فوت شده يا مبتلا به مرگ مغزي باشد، به واسطۀ اينکه اعضاي بدن در اين مرحله مال و قابل معامله هستندد، داراي وصف حقوقي بوده و مشمول الزامات اين توصيف قرار ميگيرد.