چکیده:
در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، به منظور تسهیل و ترویج رعایت داوطلبانه تکالیف مالیاتی و تمکین نسبت به آن، نظامهای مالیاتی سادهشده (STR)، برای کسب و کارهای کوچک در نظر گرفته شدهاند. با این حال، بررسیها حاکیت از آن دارد که مالیاتستانی از کسب و کارهای کوچک بر اساس هرگونه گزارشگیری حسابداری، گاهی اوقات، برای این کسب و کارها بهویژه در کشورهایی که آموزشهای کاربردی مالی و حقوقی متناسب در برنامههای آموزشی، پیشبینی نشده، بسیار پیچیده تلقی میشود. حقیقت آن است، هرچند نظامهای مالیاتی ساده که بینیاز از هرگونه ثبت و ضبط دفاتر قانونی یا مدارک معتبر هستند، میان مودیان مطلوب میباشند اما این نظامها، دقیقا به دلیل همین بینیازی، میتوانند، بهویژه در صورت اعمال بر جامعهای از کسب و کارهای متوسط و بزرگ، زمینهساز تخلفات و جرایم مالیاتی متعددی باشند. به همین دلیل پایهگذاری و ترویج قاعدهمند نظامهای مالیاتی سادهشده بهعنوان نظامی مطلوب و محبوب میان مودیان مالیاتی و اصلاح هوشمندانه آن در راستای انتظام دقیقتر کسب و کارهای کوچک همراه با مدیریت تطبیق اظهارات مودی، فعالیتها و درآمد واقعی وی و همچنین پرهیز از اعمال این نظامهای مالیاتی بر کسب و کارهای متوسط و بزرگ، برای کشف و جلوگیری از سوءاستفاده از این نظامها ضرورت دارد. این نوشتار به بررسی تجربههای کشورهای مختلف در ارتباط با استقرار و اعمال نظامهای مالیاتی سادهشده پرداخته و در نهایت ضمن بیان معایب و مزایای نظامهای یاد شده، پیشنهاداتی در مورد بایستههای اصلاح قوانین و مقررات مالیاتی در این ارتباط بیان میگردد.
خلاصه ماشینی:
البته نتایج بررسیهای بهعمل آمده، به وضوح، حاکی از آن است که این مسئله معمولا محقق نشده و نظامهای مالیات یکپارچه، که معمولا توسط کسب و کارهای كوچك یا گاهی متوسط مورد استفاده قرار میگیرند، همچنین موجب کاهش میزان تمکین مؤدیان در ارتباط با قوانین و مقررات عمومی نظام مالیاتی میشوند.
در برخی از کشورهای در حال گذار و در حال توسعه، که در ابتدا، با هدف کاهش چارچوب حقوقی دولت و مسئولیتهای آن در حوزه مالیات، نظام مالیات یکپارچه، وضع و اجرا گردید؛ افزایش پیشبینی نشدهی کسب و کارهای كوچك بهمثابه موضوع نظام مالیاتی یاد شده، که معمولا به دلیل عدم اظهار صادقانه میزان درآمد و تعداد کارکنان بوده، و رضایت قابل توجه مؤدیان از آن، باعث شد، حذف این گونه نظام مالیاتی، بهلحاظ سیاسی و اجتماعی، برای دولتها دشوار باشد.
بررسیهای انجام شده حاکی از آن است که خطر سوءاستفاده از نظام مالیات یکپارچه، بهویژه، در دو مورد، بهصورت قابل توجهی، افزایش مییابد: (یک) آستانه درآمدی نظام مالیات یکپارچه، بهوضوح مشخص نشده یا بهطور نامتناسبی کم یا زیاد است؛ (دو) عدم پیشبینی یک نظام مالیاتی سادهشده (STR) متناسب با کسب و کارهای متوسط و متمایز از کسب و کارهای کوچک، موجب میشود تا کسب و کارهای متوسط، برای بهرهمندی از نظام مالیاتی سادهشده و ملزم نشدن به رعایت قوانین و مقررات پیچیده مالیاتی، که رعایت آن توسط صاحبان مشاغلی که معمولا آگاهی متناسب مالی و حقوقی نداشته و درآمد ایشان نیز برای استخدام متخصصان مالی و حقوقی، کفایت نمیکند، میزان گردش مالی یا تعداد کارکنان و بهصورت کلی کمیت و کیفیت کسب و کار خود را بهصورت غیرواقعی گزارش دهند.