چکیده:
احزاب سیاسی گروههای بنیان یافته، مرتب و منظمی هستند که برای مبارزه در راه قدرت ساخته شده اند و منافع و هدفهای نیروهای اجتماعی گوناگونی را بیان میکنند و خود هم به درستی وسیله عمل سیاسی آنان میباشند. در واقع وجود احزاب بخشی اجتناب ناپذیر از فرایند سیاسی است. همچنین احزاب کنترل فرایند سیاسی را در اختیار دارند و کشوری که متکی به انتخابات و مردم سالاری است حتما نیاز به تشکل و تحزب دارد.
این مقاله بر اساس پژوهشی است که طی آن تلاش شده است با استفاده از " آینده نگری" یعنی تلاشی نظام مند جهت تهیه چشم انداز و نگاه به آینده بلند مدت با بکاربرد ن بهینه منابع موجود در راستای ارزش ها و هدف ها، آینده تحزب در ایران را مورد بررسی قرار دهد و در این راستا از روش " تحلیل تاریخی " نیز بهره جسته ایم زیرا آینده پژوهان گاهی به منظور پیش بینی نتایج و پیامدهای آتی اتفاقهای کنونی، حوادث تاریخی را مطالعه میکنند.
در این راستا سعی نموده ایم آسیب ها و چالش هایی که مانع شکل گیری منطقی و صحیح تحزب در ایران میشوند را مورد واکاوی قرار دهیم که مهمترین این چالش ها در حوزه جامعه مدنی: خود مداری ایرانیان، وجود گروه ها و تشکلهای تندرو و در حوزه جامعه سیاسی: نبود آزادی لازم و فقدان امنیت مورد نیاز از سوی حاکمیت برای فعالیت احزاب و ضعف روحیه نقدپذیری از سوی حاکمیت میباشد.
خلاصه ماشینی:
براي كشتي باني كه نميداند كجا ميرود، هيچ بادي مساعد نيست و همچنين براي كشوري كه مسير و چشم اندازي براي آينده خود ترسيم نكرده است، هيچ وضعيتي مناسب و هيچ حالتي نامناسب به نظر نخواهد رسيد از آنجا كه احزاب، سازمان دهنده انتخاب سياسي اند و عملكردي حياتي در هر نظام سياسي جهان دارند و همچنين كنترل فرايند سياسي را نيز در دست دارند، لذا اين نقش راهبردي احزاب و تشكلهاي سياسي مرا بر آن داشت كه به اين مهم بپردازم و آسيبها، موانع و چالشهاي اصلي تحزب در ايران را مورد شناسايي و واكاوي قرار دهم.
" (شوميكر، ترجمه محمد عبداللهي، 1387: 44) لذا كوشش ما در اين بررسي بر اين امر استوار است كه جريان تحزب در ايران را با توجه به معرف هايي كه شاخصه اصلي نظام مردم سالاري ديني ميباشد مورد واكاوي قرار دهيم و عواملي را كه با شرايط اجتماعي، سياسي و تاريخي اين مرز و بوم سنخيتي ندارند و مختص سيستمهاي حكومتي ساير ملل ميباشند را كمتر وارد مطالعه خود نمائيم.
(برينتون، ترجمه محسن ثلاثي، 1385: 180) همچنين نويسندگاني همچون جلائي پور، گنجي، زيبايي نژاد، بشيريه، عليا نسب، نراقي و جان فوران در مورد فعاليتهاي مخرب نيروها و جريانهاي تندرو در ايران اينگونه به رشته تحرير آورده اند كه: _ نيروهاي افراطي مخالف اصلاحات، خشم خود را پس از 29 بهمن با ترور حجاريان به اوج رساندند و بدين سان سعي كردند عيد اصلاح طلبان را به عزا تبديل كنند.