چکیده:
مدیریت تعارض در سازمانها یکی از مباحث کلاسیک در عرصه علم مدیریت است که با توجه به رویکرد پست مدرن به
پدیده سازمانها، هنوز مورد توجه،اندپشمندان عرصه تعارضات و جامه شناسی سازمانها قرار دارد. با توجه به ماهیت
اجتماعی فعالیت های سازمانی, امروزه از تعارض به عنوان پدیده ای فراگیر و اجتناب ناپذیر در سازمانها یاد می شود.
این پدیده ها به فرآیندهای تعاملی اشاره دارند که به دلیل تفاوت در اهداف, شیوه های کاری و با ناسا زگاری فردی
بوجود می آیند. در قرائت کلاسیک از تعارض, این پدیده باعث سرکشتگی و آنتروپی در سازمانها می گرددء ولی در
نگاه جدید به تئوری های سازمانی، تعارض جز، لاینفک سازمانها و حتی مسب ارتقاء سازمانها نیز می باشد» چرا که پاسخ
های راهبردی برای شاخص های تعارض در سازمان باعث پیشرو بودن سازمانها می شود. بی شکت در جهت گذر از این
موقعیتها و کنترل پدیده تعارض در سازمان باید مدیریت از مهارت و توانایی لازم برخوردار باشد. این تحقیق با
روشی تحلیلی - توصیفی و با استعانت از نظریات غالب در تعارضات سازمانی، ضمن ارایه تعاریفی اجمالی از تعارض از
منظر صاحب نظران به نام و تشریح این موضوع در سازمان، تاکید بر نقش بوروکراسی در ظهور این پدیده و تبیین و
تحلیل سازمان از دیدگاه نظربه میدان و تعارض پیر بوردیو و اندیشه صعود و افول کالتونگکت در بی واکاوی عمیقی از
پدیده تعارض و مدیریت ابن پدیده در سازمانها می باشد .
خلاصه ماشینی:
اين تحقيق با روشي تحليلي – توصيفي و با استعانت از نظريات غالب در تعارضات سازماني، ضمن ارايه تعاريفي اجمالي از تعارض از منظر صاحب نظران به نام و تشريح اين موضوع در سازمان ، تاکيد بر نقش بوروکراسي در ظهور اين پديده و تبيين و تحليل سازمان از ديدگاه نظريه ميدان و تعارض پير بورديو و انديشه صعود و افول گالتونگ در پي واکاوي عميقي از پديده تعارض و مديريت اين پديده در سازمانها مي باشد .
پير بورديو انديشمند فرانسوي، توان ، ايجاد گروههاي متمايز که نياز به رقابت براي منابع کمياب دارند، دانست ( ميدان را در طول سازمان قرار مي دهد و منابع تعارض در ميدانها را بر سر سرمايه هاي موجود در ميدانها مي داند .
از طرف ديگر، بوروکراسي ها و ساختارهاي رايج در سازمانها که اغلب مبتني بر سلسله مراتب اداري خشک ، بي روح و فاقد انعطاف ، شکل گيري گروه ها، دسته بندي ها و تيم هاي مختلف با مقاصد و منافع مختلف ، نظام ارتباطي ضعيف ، کمبود و سوء مديريت منابع ، اين سازمانها را که بايد افراد، گروه ها و تيم ها را در جهت تحقق اهداف و آرمان هاي خود همسو و همساز کنند، بصورت نظام هايي متشنج ، ناکارا و آسيب پذير که مستعد انواع تنش ، تعارض و ناسازگاري مي باشند در آورده اند.
(2007), “Towards Understanding the Role of Emotions in Conflict: A Review and Future - Directions”, International Journal of Conflict Management, Vol. 19, No. 4, pp.