چکیده:
امروزه توجه به بهداشت روان کودکان استثنایی اهمیت زیادی پیدا کرده است. بنابراین جا دارد والدین
و مربیان بستری را فراهم کنند تا این کودکان نه فقط فرصتهای مناسب را از دست ندهند، بلکه با
انگیزش، محیط، امکانات و محتوای غنی، برنامه ها و روش های آموزشی غنی، نو و جذاب، مربیان
باتجربه، خانوادۀ پرتحرک و امیدوار و به طور کلی محیطی جذاب، شاداب و سازنده به بهداشت و
سلامت روان لازم نیز دست یابند. خانواده به عنوان نخستین مربیان کودک در اموزش و پرورش
فرزندان سهم بسزایی دارد و فرد را می سازد و آماه ورود به مرحله ی دیگری دبستان می نماید در
این بین در بعضی از خانواده ها کودکانی وجود دارند که نسبت به دیگر کودکان عادی به نظر نمی
آیند و در یادگیری ودرک مسائل دیرآموزتر هستند که نقش خانواده را در تربیت و آموزش مشکلتر
می اسزند امروزه مشارکت جدی خانواده های کودک دارای نیازهای ویژه در فرایند آموزش و
توانبخشی بیش از پیش احساس می شود زیرا بدون همکاری و توجه فازم پدر و مادر پیشرفت کودک
با مشکل رو به رو می شود آموزش موثر در مورد این کودکان بدون مشارکت جدی والدین نمی تواند
به نحو شایسته ای صورت پذیرد و ضروری است از محیط زندگی، فرهنگ و ارزشهای حاکم بر آن
محیط آگاهی یابند تا بتوانند برنامه ای آموزشی و توانبخشی خود را بارور نمایند بنابراین با توجه به
اهمیت ارتباط بین خانواده و کودکان استثنایی در حل مسائل اموزشی و توانبخشی ضروری است به
شناسایی و بررسی نقش خانواده در اموزش اینگونه کودکان پرداخته و درصدد رفع چالشها و
تهدیدهای ان باشیم. رعایت بهداشت روانی به طور اعم و بهداشت روانی کودکان استثنائی به شکل
اخص آن به ما کمک خواهد کرد تا در آینده، انسان های بالغ و سالمی از نظر بدنی و روانی داشته
باشیم. در رعایت اصول بهداشت، در درجه اول باید مسئله پیشگیری مورد نظر باشد. چون که اسکلت
و استخوان بندی روانی و شخصیتی انسان در دوره کودکی شکل می گیرد و با توجه به اینکه شخصیت
انسان به دوره کودکی و نوجوانی مربوط است، تقریبا تا حدود سن 18 سالگی دیگر بازی ها تمام می
شود. بنابراین باید تمامی آثار و تمدن، فرهنگ، آموزش و پرورش تا این سن در فرد تبلور یابد.
خلاصه ماشینی:
خانواده به عنوان نخستين مربيان کودک در اموزش و پرورش فرزندان سهم بسزايي دارد و فرد را مي سازد و آماه ورود به مرحله ي ديگري دبستان مي نمايد در اين بين در بعضي از خانواده ها کودکاني وجود دارند که نسبت به ديگر کودکان عادي به نظر نمي آيند و در يادگيري ودرک مسائل ديرآموزتر هستند که نقش خانواده را در تربيت و آموزش مشکلتر مي اسزند امروزه مشارکت جدي خانواده هاي کودک داراي نيازهاي ويژه در فرايند آموزش و توانبخشي بيش از پيش احساس مي شود زيرا بدون همکاري و توجه فازم پدر و مادر پيشرفت کودک با مشکل رو به رو مي شود آموزش موثر در مورد اين کودکان بدون مشارکت جدي والدين نمي تواند به نحو شايسته اي صورت پذيرد و ضروري است از محيط زندگي، فرهنگ و ارزشهاي حاکم بر آن محيط آگاهي يابند تا بتوانند برنامه اي آموزشي و توانبخشي خود را بارور نمايند بنابراين با توجه به اهميت ارتباط بين خانواده و کودکان استثنايي در حل مسائل اموزشي و توانبخشي ضروري است به شناسايي و بررسي نقش خانواده در اموزش اينگونه کودکان پرداخته و درصدد رفع چالشها و تهديدهاي ان باشيم .
بيان مسئله امروزه با افزايش روز افزون جمعيت دنيا عليرغم تلاشهاي اصولي و عمومي در کاهش ميزان تولد کودکان استثنايي بويژه گروهاي واحد محدوديت خاص (معلولين ) کماکان با تعداد بيشتري از اين کودکان مواجهه هستيم کودکاني که از زمان تولد در خلال مراحل رشد و تحول تا بزرگسالي و بالاخره تازماني که زنده هستند مشکلات رواني-اجتماعي و اقتصادي متعددي را به خانواده و جامعه تعديل مي کند به واسطه ي اين مشکلات کودک و اعضاي خانواده اش و سلامت روان خود را از دست مي دهند.