چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ اثربخشی آموزش مسیر شغلی مبتنی بر نظریۀ شخصیت شغلی و نظریۀ ساخت مسیر شغلی بر انطباقپذیری مسیر شغلی کودکان بر اساس الگوی طراحی زندگی انجام گرفت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با مرحلۀ پیگیری بود و جامعۀ آماری تمامی کودکان پسر دبستانی سنین 10- 13 سال، در سال تحصیلی 96-97 در شهر اصفهان بودند که 72 نفر به شیوۀ نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 24 نفری بر اساس نظریۀ شخصیت شغلی، نظریۀ ساخت مسیر شغلی و کنترل جایگزین شدند. گروههای آزمایش در هشت جلسۀ 45 دقیقهای شرکت کردند؛ اما گروه کنترل، مداخلهای دریافت نکردند. دادههای پژوهش با استفاده از مقیاس انطباقپذیری مسیر شغلی فرم کوتاه مگگیوری، روسیر، ساویکاس (2015) در سه مرحله گردآوری شد. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد مشاورة مسیر شغلی مبتنی بر نظریۀ ساخت مسیر شغلی بهطور مؤثری سبب افزایش انطباقپذیری مسیر شغلی و مؤلفههای دغدغه، کنترل و کنجکاوی در دانشآموزان پسر شده و اثر آن در طول زمان نیز ثابت ماند؛ در حالیکه مشاورۀ مسیر شغلی مبتنی بر نظریۀ شخصیت تنها بر نمرۀ کل انطباقپذیری مسیر شغلی تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج میتوان از مشاورة ساخت مسیر شغلی مبتنی بر نظریۀ ساخت مسیر شغلی و مشاوره مبتنی بر نظریۀ شخصیت شغلی برای افزایش انطباقپذیری مسیر شغلی کودکان استفاده نمود.
Aim: The purpose of this study was to compare the effect of career training based on vocational personality theory and career construction theory on children's career adaptability from the life design perspective. Method: The research design was quasi-experimental with the follow-up stage. The statistical population of the study was all primary school boys aged 13-10 years in the academic year of 2017-18 in Esfahan city among them 72 people were selected by purposive sampling method based on inclusion criteria and randomly divided into 3 groups of 24 individuals in the career intervention group based on job personality theory, career construction theory, and control group. The children in the experimental group participated in 8 sessions of 45 minutes, but the control group received no intervention. Participants responded to career adaptability scale-short form (Maggiori, Rossier, Svickas, 2015) in 3 stages. Research data were analyzed using analysis of variance with repeated measures. Results: The results showed that career counseling based on construction theory more effectively increases the career adaptability and the components of concern, control, and curiosity in male students while career counseling based on personality theory has only had a significant effect on the overall score of career path adaptation. Conclusion: According to the results, career construction counseling based on construction theory and counseling based on job personality theory can be used to design life patterns and adaptability of children's career trajectories.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: نتايج حاصل از تحليل داده ها با استفاده از روش تحليل واريانس با اندازه گيري مکرر نشان داد مشاورة مسير شغلي مبتني بر نظريۀ ساخت مسير شغلي به طور مؤثري سبب افزايش انطباق پذيري مسير شغلي و مؤلفه هاي دغدغه ، کنترل و کنجکاوي در دانش آموزان پسر شده و اثر آن در طول زمان نيز ثابت ماند؛ در حالي که مشاورة مسير شغلي مبتني بر نظريۀ شخصيت تنها بر نمرة کل انطباق پذيري مسير شغلي تأثير معناداري داشته است .
بنابراين نتايج نشان داد که از بين دو شيوة آموزش ميسر شغلي، مشاورة مسير شغلي مبتني بر نظريل ساخت مسير شغلي به طور مؤثري سبب افزايش انطباق پذيري مسير شغلي و مؤلفه هاي دغدغه ، کنترل و کنجکاوي در دانش آموزان پسر شده ، درحاليکه درمان مبتني بر نظريۀ شخصيت تنها بر روي نمرة کل انطباق پذيري مسير شغلي موثر بوده است .
نتايج بيانگر آن است که از بين دو شيوة آموزش ميسر شغلي، مشاورة مسير شغلي مبتني بر نظريۀ ساخت مسير شغلي به طور مؤثري سبب افزايش انطباق پذيري مسير شغلي و مؤلفه هاي دغدغه و کنجکاوي در دانش آموزان پسر شده و اثر آن در طول زمان نيز ثابت باقي مانده است .
نتايج نشان داد که از بين دو شيوة آموزش ميسر شغلي به کار رفته در پژوهش ، مشاورة مسير شغلي مبتني بر نظريۀ ساخت مسير شغلي به طور مؤثري سبب افزايش انطباق - پذيري مسير شغلي و مؤلفه هاي دغدغه ، کنترل و کنجکاوي در دانش آموزان پسر شده در حاليکه مشاورة مبتني بر نظريۀ شخصيت شغلي تنها بر نمرة کل انطباق پذيري مسير شغلي تاثير معناداري داشته است .