چکیده:
هدف: افسردگی شایعترین اختلال روانپزشکی است که با توجه به شیوع بالا و هزینههای بهداشتی توجه بسیاری از متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی جمجمه، تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، عواطف و نشانگان افسردگی در زنان بود. روش: در قالب یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل از میان تمام زنان مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به کلینیکهای مشاوره و رواندرمانی استان البرز تعداد 60 نفر واجد شرایط وارد مطالعه شدند و در شش گروه به صورت تصادفی تقسیم شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامة افسردگی بک (1961) و مقیاس پاسخهای نشخواری نولن-هوکسیما و همکاران (1989) جمع آوری و سپس با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد تحریک الکتریکی جمجمه، دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری و همین طور تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی- رفتاری بر نشخوار فکری اثر کاهنده داشتند (001/0=P). تحریک الکتریکی جمجمه، دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری و همین طور تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی- رفتاری بر نشانگان افسردگی اثر کاهنده داشتند (001/0=P). پیشنهاد میشود از تحریک الکتریکی جمجمه به عنوان یک روش مکمل به همراه دارو درمانی و شناختی رفتاری استفاده شود.
Aim: Depression is the most common psychiatric disorder that has attracted the attention of many mental health professionals due to its high prevalence and health costs. The aim of this study was to determine the effectiveness of electrical cranial stimulation, combining cranial electrical stimulation with drug therapy and cranial electrical stimulation with cognitive-behavioral therapy on rumination, emotions, and depressive symptoms in women. Method: In the form of a quasi-experimental design of pre-test-post-test-follow-up with a control group among all women with depression referred to counseling and psychotherapy clinics in Alborz province, 60 eligible people entered the study and were randomly divided into six groups. Data were collected using Beck Depression Inventory (1961) and Ruminative Response Scale by Nolen-Hoeksema et al. (1989) and then they were analyzed by repeated-measures analysis of variance. Results: The results showed cranial electrical stimulation, drug therapy, and cognitive-behavioral therapy as well as the combination of cranial electrical stimulation with drug therapy and the combination of cranial electrical stimulation with cognitive-behavioral therapy had a reducing effect on rumination (P=0.001). Cranial electrical stimulation, drug therapy, and cognitive-behavioral therapy as well as the combination of cranial electrical stimulation with drug therapy and the combination of cranial electrical stimulation with cognitive-behavioral therapy had a reducing effect on depressive symptoms (P=0.001). Conclusion: It is suggested that cranial electrical stimulation be used as a complementary method along with drug therapy and cognitive-behavioral therapy.
خلاصه ماشینی:
اثربخشي تلفيق دستگاه تحريک الکتريکي جمجمه با درمان شناختي رفتاري و دارودرماني بر نشخوار فکري و نشانگان افسردگي در زنان ليلا مجيدپور تهراني ١، فاطمه گلشني ٢*، جاويد پيماني ٣، آنيتا باغداساريانس ٢ و صادق تقيلو٤ ١.
تحريک الکتريکي جمجمه از جمله درمان هاي نوبنياد در اين حيطه است که مطالعات بيشتري در باب اثربخشي آن و مقايسۀ نتايج حاصل از درمان با درمان هاي ديگر لازم است و به نظر ميرسد تلفيق اين رويکرد با رويکردهاي سنتي در درمان افسردگي به دلايلي نظير اينکه رويکرد تلفيقي به صورت همه جانبه به درمان ميپردازد از اثربخشي بيشتري 85 نسبت به رويکردهاي تک بعدي برخوردار باشد؛ بنابراين هدف مطالعۀ حاضر پاسخ گويي به سوال مقابل خواهد بود: آيا بين تلفيق تحريک الکتريکي جمجمه با دارو درماني و تلفيق تحريک الکتريکي جمجمه با درمان شناختي رفتاري بر نشخوار فکري و نشانگان افسردگي در زنان تفاوت وجود دارد؟ روش اين پژوهش در قالب يک طرح نيمه آزمايشي با گروه پيش آزمون - پس آزمون - گواه و پيگيري دو ماهه انجام شد.
در نهايت جدول ٥ نشان ميدهد که بين اثربخشي تلفيق تحريک الکتريکي جمجمه با دارو درماني و درمان شناختي- رفتاري در کاهش نشانگان افسردگي تفاوت وجود داشت .
تغييرات نشخوار فکري و نشانگان افسردگي در ٦ گروه و ٣ زمان پيش آزمون ، پس آزمون و پيگيري 94 بحث و نتيجه گيري نتاج پژوهش حاضر نشان داد تلفيق تحريک الکتريکي جمجمه با درمان شناختي- رفتاري نسبت به تلفيق تحريک الکتريکي جمجمه با دارو درماني اثربخشي بيشتري برخوردار بود.