چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخش یآموزش ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و پریشانی روانی بیماران
مولتیپل اسکلروسیس بوده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و
گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس در شهر
تهران در سال 1398 بوده است. به منظور نمونه گیری از این افراد تعداد 20 نفر در هر گروه ( 20 نفر
آزمایش و 20 نفر کنترل) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و جلسات آموزش برای گروه
آزمایش در 8 جلسه 2 ساعته با استفاده از برنامه 8 هفته ای ذهن آگاهی تیزدل و سگال و ویلیامز
انجام شد و همه افراد به پرسشنامه های افسردگی، استرس و اضطراب( DASS-21 ) و کیفیت زندگی
ویر و شربور( 1992 ) پاسخ دادند. یافته ها بر اساس روش تحلیل اندازهگیری مکرر نشان داد که بین
مولفه های افسردگی، استرس و اضطراب پس از تعدیل اثرات پیش آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل
تفاوت وجود دارد. همچنین بین مولفه های کیفیت زندگی شامل عملکرد جسمی؛ عملکرد اجتماعی ؛
ایفای نقش هیجانی؛ سلامت روانی؛ سرزندگی و سلامت عمومی پس از تعدیل اثرات پیش آزمون در
دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت وجود دارد که این مقدار تفاوت ازنظر آماری معنادار می باشد به این
معنا که پس از تعدیل اثرات پیش آزمون، آموزش ذهن آگاهی بر استرس پریشانی روانی و کیفیت
زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروسیس و مولفه های آنها تاثیر داشته است .
خلاصه ماشینی:
اثربخشي آموزش ذهن آگاهي بر کيفيت زندگي و پريشاني رواني در بيماران مبتلا به مولتيپل اسکلروسيس (ام اس ) اعظم السادات گلچوبيان ١، سيد علي حسيني المدني 2 ١ کارشناس ارشد روانشناسي عمومي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران شمال ، تهران ، ايران .
به منظور نمونه گيري از اين افراد تعداد ٢٠ نفر در هر گروه (٢٠نفر آزمايش و ٢٠نفر کنترل ) به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و جلسات آموزش براي گروه آزمايش در ٨ جلسه ٢ ساعته با استفاده از برنامه ٨ هفته اي ذهن آگاهي تيزدل و سگال و ويليامز انجام شد و همه افراد به پرسشنامه هاي افسردگي ، استرس و اضطراب (٢١-DASS) و کيفيت زندگي وير و شربور(١٩٩٢) پاسخ دادند.
همچنين بين مولفه هاي کيفيت زندگي شامل عملکرد جسمي؛ عملکرد اجتماعي؛ ايفاي نقش هيجاني؛ سلامت رواني؛ سرزندگي و سلامت عمومي پس از تعديل اثرات پيش آزمون در دو گروه آزمايش و کنترل تفاوت وجود دارد که اين مقدار تفاوت ازنظر آماري معنادار ميباشد به اين معنا که پس از تعديل اثرات پيش آزمون ، آموزش ذهن آگاهي بر استرس پريشاني رواني و کيفيت زندگي بيماران مبتلا به مولتيپل اسکلروسيس و مولفه هاي آنها تأثير داشته است .
در اين مورد تحقيقاتي نيز صورت گرفته است از جمله اکبري و همکاران (١٣٩٢) در پژوهشي به بررسي اثربخشي آموزش ذهن آگاهي بر کاهش استرس ادراک شده در افراد مبتلا به سرطان پستان 1 multiple sclerosis 2 Beiske 3 quality of life 4 Bamer 5 Dennison 6 Jandaghi 7 Wells پرداختند و نشان دادند اين نوع آموزش بر کاهش استرس ادراک شده اين افراد موثر بوده است .