چکیده:
اگزیستانسیالیسم از سالیان دور در فلسفه حضور داشته و اندیشمندان زیادی را به خود مشغول کرده است. درواقع اگزیستانسیالیسم که بر پایه تقدم وجود بر ماهیت است به ارزش انسان میپردازد. سارتر از فیلسوفان مهم اگزیستانسیالیسم است که بیانیهی او بهعنوان ارکان اصلی این مکتب معرفی شده است. معروفترین بیانیهی او به نام آزادی بشر، انسان را جدا از آفریننده تنها میداند. هر انسانی مسیول زندگی خود و سرنوشت خویش است و هر انسانی باید اخلاقیات را بدون ترس از مجازات پس از مرگ رعایت کند. پس درواقع اگزیستانسیالیسم بهنوعی فلسفه اخلاق است. این فلسفه طرفداران زیادی بهمرور پیدا کرد از جمله هنرمندان که در این پژوهش ادوارد هاپر مد نظر ما است. او نقاشیهای بسیاری تحت تاثیر اگزیستانسیالیسم خلق کرده است. فلسفهای که بهظاهر درک آن سخت میباشد با آثار بصری راحتتر قابلفهم هستند. در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانهای و توصیف آثار به شکلگیری مفهوم اگزیستانسالیسم سارتر در نقاشیهای هاپر میپردازیم. در این مقاله به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش هستیم که آیا هاپر صرفا قصد نمایش دادن انسانهای تنها و منزوی را دارد؟ یا میخواهد به مخاطب خود پیامی ارسال کند! آیا استفاده از نمادهای امروزی مانند تکنولوژی و رسانه مفهوم خاصی دارد؟ با بررسی اگزیستانسیالیسم و سپس شناخت تفکر سارتر و تحلیل آثار هاپر خواهیم دید که تمام عناصر استفاده شده به انتقال مفهوم واژه اگزیستانسیالیسم کمک میکند و تنهایی انسان مدرن را در عصر علم و تکنولوژی نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
چگونگی نمود آزادی بشر ژان پل سارتر در آثار نقاشی ادوارد هاپر شیرین محمدشاهی کد مقاله: 64706 چکـیده اگزیستانسیالیسم از سالیان دور در فلسفه حضور داشته و اندیشمندان زیادی را به خود مشغول کرده است.
اما در رابطه با ادوارد هاپر تعداد بسیار انگشت شماری منابع فارسی وجود دارد که عبارتند از: پنجره و خلاء در نقاشی های ادوارد هاپراثر لوئیس شادویک شادویک ومترجمی ساناز حائری چاپ تهران: حرفه و هنرمند سال 1395 که در عناصر تشکیل دهنده آثار همچون پنجره، خلا، نور، فانوس و...
منظور سارتر از این که اگزیستانسیالیسم فلسفه ای انسان مدار است، مرکزیت فلسفه وجود انسان است و انسان باید توانایی مطلق برای (انتخاب کردن) داشته باشد و می گوید آزادی انتخاب نباید قربانی اندیشه مارکسیستی و یا خدای مومنان شود.
net) اویتیگز در رابطه با این گونه آثار می گوید هاپر تابلوهایش را از هر شکل داستان گویی تهی کرده، انقدر خالی که دیگر قصه ای ندارد؛ اما تصور یک قصه برای آنها بیش از همیشه انکارپذیر است درست همین نکته است که تخیل ما را چنین تحریک می کند و احتمالا در مقابل هر تابلو اش می شود به تعداد تماشاگرانش روایت های ممکن تصور کرد و این باعث شده که سینماگران که جماعت قصه گو هستند اینچنین هیجان زده شوند و تنها چیزی که میخواهند این است که به این فیلم های ثابت شده جان بدهند.
Key word's: Jean-Paul Sartre, Existentialism, Edward Hopper, Painting