چکیده:
تذکرهها محملی برای بازتاب تفکرات و عقاید ادبی بودهاند. تذکرهنویسان از رهگذر این آثار نظرات خویش را مطرح میکردهاند و گاه نسبت به عقاید مخالفشان واکنش نشان میدادهاند. پس انتظار میرود که دو تذکرهنویس همروزگار هم در بارۀ ادبیات عصر خویش نظرات متفاوت و بعضا متضاد داشته باشند. برخی از ایشان گاه مدافع ادبیات روزگار خود بوده و در تأیید و تثبیت جریانهای ادبی عصرشان قلم زدهاند و گاه بعضی آن را مورد انتقاد قرار داده و به سختی بر آن تاختهاند. اواخر قرن نهم هجری –مصادف با آخرین سالهای حکومت تیموریان- بزنگاهی تاریخی برای جدال میان طرفداری از گذشته و اکنون ادبی بوده است. تذکرةالشعرا و مجالسالنفایس دو اثر ادبی هستند که با وجود نگاشته شدن در یک محدودۀ زمانی و مکانی، دو نگرش متفاوت و متضاد نسبت به ادبیات معاصرشان بر آنها حاکم است. یکی در دفاع از جریانها و تفکر ادبی روزگارش نوشته شده و دیگری برابر ادبیات عصرش ایستاده و در مقابل آن گذشته و عظمت آن را برجسته کرده است. در مقالۀ حاظر نشان دادهایم دو تذکرۀ مزبور، در پاسخ به سؤالِ «اوضاع ادبی روزگار خویش را چگونه میبینید؟» نوشته شدهاند و نسبت به یکدیگر بدان پاسخهایی متفاوت داده اند.
Writers of biographies, have not always had the same views about the literature of their time. They have sometimes defended the literature of theirs's day and have written to confirm and consolidate the literary currents of their time, and they have sometimes hardly criticized it. The late ninth century AH - coinciding with the last years of the Timurid rule - has been a historic turning point in the struggle for pro-past and present. Tadhkira-Al-Shoara and Majales-Al-nafayes are two literary works that, despite being written in a temporal and spatial boundary, are dominated by two different and opposing attitudes. One is written in defense of the currents and literary thinking of its day, and the other stands against the literature of its day.
خلاصه ماشینی:
در باب معاصرستیزی و معاصرگرایی (جدال گذشته و اکنون ادبی در تذکرة الشعراء و مجالس النفایس ) سعید رادفر * محمود فتوحی رودمعجنی ** چکیده تذکره ها محملی برای بازتاب تفکرات و عقاید ادبی بوده اند.
اواخـر قـرن نهـم هجـری –مصـادف بـا آخرین سال های حکومت تیموریان - بزنگاهی تاریخی برای جدال میان طرفداری از گذشـته و اکنون ادبی بوده است .
در این جستار به این پرسش ها پاسخ خواهیم داد که نگرش های رایج میان تذکره نویسـان این قرن کدام ها بوده است ؟ سنجه های قضاوت تذکره نویسان چه بوده و از چه روی بـا هـم متفاوت بوده است ؟ ایشان با چه معیاری شعر و شاعران هم عصرشان را سنجیده اند که یکـی مدافعش گردیده و دیگری به آن حمله برده اسـت ؟ پاسـخ بـه پرسـش هـایی از ایـن دسـت اسباب و علل موضع گیریهای متفاوت تذکره نویسان قرن نهم را نسبت بـه شـعر و شـاعران روشن خواهد کرد.
٢. دو دیدگاه رو در رو: گذشته یا اکنون ادبی بحث را با دو گزاره از تذکره های مذکور آغاز مـیکنـیم کـه نـاظر بـر وضـعیت شـعر و شاعری در قرن نهم هستند؛ این فرقه همیشه نزد سلاطین کامکار و اعیان روزگار محترم و مقبول بوده انـد، ...
این رخ داد فرهنگی را چنین میتوان تبیین کرد کـه شـعر و شـاعری در ایـن عصر، منحصر و متمرکز در دربار نیست و وارد درونۀ اجتماع شـده و بـه میـان تـودة مـردم آمده است .
دولتشـاه که گذشته نگر است ، قبول کرده یکی از معاصرانش (آن هم نوایی که تذکرة دولتشـاه بـه وی تقدیم شده ) بهتر از شاعر فاضـلی از گذشـته شـعری را گفتـه اسـت .