چکیده:
با وجود اینکه نظریه ی مقاصد شریعت در اسلام ، جزو پیشروترین نگرش های اسلام سنتی و خصوصا مالکی به حساب میآید اما کافی نیست . و افزودن مقاصد جدید «تحسینی » 351 یا «حاجی ٣٥٢» بر آن مقاصد ضروری ٣٥٣ پنج گانه هم فایدة چندانی ندارد. فهم قدما از مقاصد فهمی پیشامدرن است و باید از درون و در سطح معانی و ارتباط مقاصد با یکدیگر و بالاخص ترتیب قرارگیری آن مورد واکاوی و بررسی دقیق قرار گیرد. برای تحقق این امر باید انقلابی انسان گرایانه در اسلام ایجاد شود، تا امکان پیوستن به انسان گرایی جدید را به آن بدهد به گونه ای که انسان را کانون تجربه قرار دهد البته براساس نگرشی نو از اسلام که با فلسفه حقوق سیاسی بشر و قانونگذاریهای جهانی سازگار باشد، تا با وجود اختلافات فلسفی و دینی پایه های انسان گراییاش کامل شود
خلاصه ماشینی:
ب - در برابر مقصد دوم يعني حفظ نفس که نسبت به مقصد اول ، در درجه دوم قرارداد مطابق با شناختي که از مقاصد در اسلام داريم ، که در مقاصد اسلام شناخته شده است ، هرگاه که مقصد دوم با اولي در تعارض بود، الويت به مقصد اول داده ميشود- در اصول حقوق بشر اما اولويت با حق زندگي است به اين ترتيب که «هر فردي حق زندگي و 366 آزادي و سلامت شخصي دارد» و اصول منع بردگي و شکنجه و تمامي رفتارهاي تحقيرآميز جسمي نسبت به انسان و در ادامه ي آن «به بردگي و بندگي گرفتن هيچ فردي جايز نيست و برده گرفتن و تجارت برده در تمام انواعش ممنوع است »٣٦٧ و «هيچ انساني نبايد در معرض شکنجه و يا 368 مجازات ها و رفتارهاي خشن و وحشيانه يا لطمه زننده به کرامتش قرار گيرد» قتل نفس در دين حتي خارج از دايره ي جنگ امکان پذير است در صورت ارتکاب قتل يا فسادگري در زمين (بدانگونه که دين معناي فسادگري را مشخص کرده که گاهي مستوجب جهاد در راه دين صالح عليه فساد و در ادامه آن جنگ و قتل و به اسيري گرفتن ميشود) در صورتيکه پيمان نامه هاي جهاني حقوق بشر، منع مجازات اعدام را به عنوان يکي از پيامدهاي اعتراف به حق زندگي (خارج از محدوده جنگ ) به شمار آورده اند.