چکیده:
در یک داستان عجیب و افسانهای در بخشِ اصطلاحاً تاریخیِ شاهنامه (دورۀ پادشاهیِ هرمزدِ ساسانی) بهرام چوبین با زنی تاجدار در کاخی دیدار میکند و پس از این ملاقات هم خون میگرید، هم سر بر آسمان میفرازد و هم منش و گفتارش دگرگون میشود و ادّعای شاهی میکند. دربارۀ کیستیِ این بانوی رازناک از متنِ خودِ روایت شاهنامه تا نوشتههای معاصران، هشت تفسیر و دیدگاه مختلف عرضه شده است: 1. زن جادوگر 2. بخت بهرام 3. پری 4. سروش 5. نفس فریبکار 6. دئنا 7. دیو یا ماده دیو 8. فرّ. افزون بر تصریح شاهنامه به «بخت» بودنِ این زن و معرّفی او به عنوان «پری» در دو متن کهن و معتبر (تاریخنامۀ طبری و نهایهالارب)، اسلوب و ویژگیهای داستان نیز با روایاتِ بنمایۀ «پری و پهلوان» مطابقتِ بیشتری دارد و احتمالاً این زن، بختِ بهرام چوبینه بوده که در اصل در پیکرِ پری بر او پدید آمده و پهلوان را هم دلباخته و شیدای زیبایی خود کرده و هم با نشان دادن اقبالش، به عصیان علیه شاه ساسانی و نشستن بر جای او برانگیخته است. در دگردیسیهای روایات ملّی ایران، این پری با فرو نهادنِ بخشی از وجهِ اساطیری خود در گزارش شاهنامه به بانویی خوبروی امّا مبهم تبدیل شده است.
In a strange and mythological tale in the so-called historical section of the Shahnameh (the
Sassanid empire period of Hurmuzd), Bahram Chobin meets a crowned woman in the
palace. After that, he weeps blood, overlooks and changes his manners and speeches. He
claims to be a king. A number of eight different interpretations and views have been
presented about the identity of this mysterious woman, extracted from the Shahnameh or
contemporary writings. These are: (1) a witch, (2) fortune of Bahram, (3) a fairy, (4) an
angel, (5) a deceptive soul, (6) Daena, (7) a Demon or female demon, and (8) glory. In
addition to the Shahnameh referring to this woman as the "fortune" and two ancient and
reliable texts introducing her as a "fairy" (Tarikh-i Tabari or The History of al-Tabari and
Tabari and Nihayat al-Arab), the traditions and characteristics of the story show remarkable
similarities to the narrative theme of "Fairy and Hero". This lady is more likely to be the
fortune of Bahram, originally appeared in the form of a fairy and made him fond of her
beauty, and provoked Bahram be a rebel against the Sasanian king as he faced his fortune.
Through metamorphoses of Iranian national narratives and dropping some part of her
mythological points, this fairy has changed to a good-natured, but obscure lady in the
Shahnameh.
خلاصه ماشینی:
افزون بـر تصریح شاهنامه به «بخت » بودنِ این زن و معرّفی او به عنـوان «پـری» در دو مـتن کهـن و معتبر (تاریخ نامۀ طبری و نهایه الارب )، اسلوب و ویژگیهای داستان نیز با روایاتِ بـن مایـۀ «پری و پهلوان » مطابقتِ بیشتری دارد و احتمالاً این زن ، بختِ بهـرام چوبینـه بـوده کـه در اصل در پیکرِ پری بر او پدید آمده و پهلوان را هم دلباخته و شیدای زیبـایی خـود کـرده و هم با نشان دادن اقبالش ، به عصیان علیه شاه ساسانی و نشستن بر جای او برانگیخته اسـت .
همان گونه که گذشت زمانی که هرمزد در شاهنامه از خرّاد برزین مـیپرسـد سـپاه بهـرام چوبین دربارۀ زنی که او ملاقات کرده بود چه نظری داشتند خرّاد میگویـد آنهـا ایـن زن را «بخت ِ» بهرام میدانستند: بگفتنــــد کــــان بخــــت بهــــرام بــــود کــه بــس خــوب بــر تخــت و پــدرام بــود (1507 /857 /2) به نظر نگارنده با بودنِ این تصریح که بیگمان برگرفتـه از منبـع / منـابعِ منثـورِ فردوسـی است و از راه آنها به خداینامۀ پهلوی یا کتـاب بهـرام چـوبین و یـا بـه هـر حـال یکـی از روایتهای کهنِ پیش از اسلامِ مربـوط بـه بهـرام برمـیگـردد دلیلـی نـدارد در پـی تفاسـیر و توجیهات دیگر باشیم و دقیق تر این است که بگوییم در این داستان «بخت ِ» بهرام چـوبین در هیأت زنی زیبا، تاجدار و تخت نشین تجسّد پیدا کرده و بهرام را به دیدار خود بـرده و بـا او سخن گفته است .