چکیده:
بررسی عملکرد و الگوی رفتاری داعش در نظم منطقهای غرب آسیا، به خوبی نشاندهنده این واقعیت است
که با توجه به اینکه داعش خود را یک پدیده هویتی در محیط ژئوپلیتیکی غرب آسیا تعریف میکند؛ سودای تشکیل
حکومت و خلافت اسلامی را در همه سرزمینهای اسلامی در سر دارد. از اینرو چگونگی نقش آفرینی داعش به
عنوان یکی از مهمترین گروههای فرقهای- مذهبی در مناسبات سیاسی و امنیتی خاورمیانه، سوال اصلی بسیاری از
پژوهشگران حوزه مطالعات نهضتهای اسلامی و غرب آسیا است. داعش که گروهی برآمده از القاعده با خطمشی
سلفی - تکفیری است، براساس ادعای رهبرانش به دنبال احیای خلافت بوده و صفبندی سنی- شیعی مهمترین رکن
فکری داعش است و انگیزه آنها برای انتقام و رویارویی، با این عنوان به پیش میرود. در این میان، محیط پرآشوب
کشور یمن به عنوان یکی از خاستگاههای اصلی القاعده، به دلایل مختلف میتواند زمینهها و بسترهای مناسبی برای
قدرتیابی داعش بعد از شکست در کشورهایی نظیر عراق و سوریه فراهم کند. در این مقاله، نگارندگان با استفاده از
روش توصیفی - تحلیلی به دنبال پاسخ به این سوال هستند که چه عواملی در قدرتیابی داعش در عرصه روندهای
سیاسی و نظامی یمن موئر هستند؟. یافتههای پژوهش نشان میدهد که عواملی نظیر تهاجم ائتلاف نظامی به رهبری
عربستان به یمن، از دست دادن مرزهای جغرافیایی داعش در عراق و سوریه، تداوم حاکمیت دولتهای ورشکسته در
یمن، قرابت ایدئولوژی سلفی- تکفیری داعش و القاعده یمن و سیاست عربستان در تضعیف شیعیان یمن در امتداد
تقابل با جمهوری اسلامی، از مهمترین متغیرهای موثر بر ظهور و قدرتیایی داعش در کشور یمن میباشند.
The study of performance and behavioral pattern of ISIS in the regional order of West Asia, indicates the fact that, as ISIS demand itself as a phenomenon of identity in the west Asia geo-political, minds to form a government and Islamic caliphate in all Islamic lands. Hence, how ISIS's role as one of the most important sectarian groups in the political and security relations of the Middle East is the main question of many researchers in the Islamic and West Asian Movements. ISIS, as a group of al-Qaeda with Salafi-Excommunicatory policy, seeks to revive the caliphate, and the Sunni-Shiite queue up is the most important role of ISIS, and its motivation for investment. Meanwhile, Yemen's high-level disturbance environment as one of the main origins of al-Qaeda, for various reasons, can provide appropriate backgrounds and substrates for ISIS's power after failure in countries such as Iraq and Syria. In this paper, the authors use a descriptive-analytic method to answer the question of what factors influencing ISIS's power in the field of Yemeni political and military trends? Findings of the research show that factors such as the invasion of Saudi Arabia leadership to Yemen, the loss of ISIS geographic boundaries in Iraq and Syria, the continuation of the bankrupt governments in Yemen, the relevance of the Salafi-Takfiri ideology of ISIS and Al-Qaeda in Yemen and Saudi Arabia policy about weakening of Yemen’s Shiite along its oppositeness with Islamic Republic of Iran are the most important effectiveness variations for presentation and its power in Yemen country.
خلاصه ماشینی:
رونـد ايـن تحـولات بـا برکنـاري علي عبدالله صـالح در سـال ٢٠١٢، ورود قدرتمنـد انصـارالله در معـادلات سياسـي و نظـامي يمـن ، برکناري و پناهندگي منصور هادي به عربستان (٢٠١٥) و استقرار وي در عـدن و در نهايـت ، آغـاز تهاجم ائتلاف نظامي به يمن توسط برخي کشوهاي عربي به رهبـري عربسـتان (٢٥ مـارس ٢٠١٥)، اين کشور را به محيطي پرآشوب و پيچيده تبـديل نمـوده اسـت ؛ بـه گونـه اي کـه در حـال حاضـر بازيگران داخلي، منطقه اي و فرامنطقه اي متعددي در آينده تحولات سياسي و امنيتـي ايـن کشـور، ايفاي نقش مينماينـد.
اين گـروه همچنـين بخش هـاي بزرگـي از شـمال عـراق و شـرق سوريه و بخش هاي کوچکي را در ليبي، نيجريه و افغانستان به تصرف خود درآورد؛ تا اينکه بعد از ورود بازيگران منطقه اي نظير ايران و روسيه به عرصه مبارزه بـا داعـش و بعضـاً حمـلات جسـته و- گريخته دولت آمريکا با تشکيل ائتلاف جهاني مبارزه با تروريسم ، در مارس ٢٠١٩ ميلادي دولـت آمريکا با انتشار بيانيه اي «پايان خلافت داعش » را رسماً اعلام کرد؛ البته شايان ذکر است کـه پـيش از اين ، دولت هاي ايران و عراق در سال ٢٠١٧ پايان حکومت داعش را به طور رسمي اعلام کـرده بودند.