چکیده:
پیادهروی اربعین در شکل کنونیاش، آیینی نوظهور و پدیدهی اجتماعی متکثری است. تکثر این پدیدهی اجتماعی ریشه در گوناگونی روایتهای زائران و معناهای متنوعی دارد که افراد از این پدیده میسازند. روایت زنانه سنخی از روایتهای موجود از این آیین است که در عین برخورداری از تکثر در معناسازی، روایتی طرد شده و به حاشیه رانده شده توسط کلانروایتهای رسمی و مردانه از این آیین است. پژوهش پیشرو، با هدف فهم تجربهی زنان زائر، یافتههای بهدست آمده از گفتوگوهای نیمساخت یافتهی عمیق با 25 زن 22-68 ساله در موکبهای مسیر پیادهروی را به روش تحلیل مضمونی مورد مطالعه قرار داده است. مطالعه یافتهها نشان میدهد که زن زائر ذیل پنج مضمون ملال روزمره و رهایی از دلزدگیهای زندگی مدرن، لذت رنج مقدس و خودخواسته، حافظهی تاریخی جنگ و سیالیت معنای بدن، از سوژگی زنانه در تاریخ تا گذر از ابژگی روزمره و اشراق معنوی زائر و تغییر رفتار از خودخواهانه و عادتی به دگرخواهانه، در فرایند سوژگی زنانه به ساخت خود فردیاش در قالب فردیتی چندپاره میپردازد. زن زائر با شبیهسازی تجربهی خود در راهپیمایی اربعین با رویداد مصیبتبار عاشورا و وقایع پس از آن، در فرایند دوگانهی ساختشکنی/ ساخت دوبارهی خود، با بازاندیشی انتقادی از استریوتیپهای جنسیتی برساخت شده در گفتمان رسمی جامعهی ایرانی، خود زنانهاش را در قالب تصویر سوژهای فعال باز مینمایاند.
Arbaeen walk in its current form is a novel ritual and diverse social phenomenon. The diversity comes from the multiplicity of pilgrims’ narratives and the variety of meanings people attach to it. The feminine narrative of Arbaeen walk, despite all its diverse meanings, is neglected and marginalized by the formal, masculine meta-narrative. The present research aims at comprehending women’s foot pilgrimage experience through the thematic analysis of in-depth, semi structured interviews with 25 women aged between 22-68 made in the camps (moukeb) of the pilgrimage route. The findings show that as part of the feminine subjectivity, the female pilgrim constructs her self as a fragmented identity in form of five major themes: fatigue of everyday life and ridding of modern life monotony; gratification of self-imposed, sanctified pain; memory of war and the fluid meaning of body; historical feminine subjectivity averting everyday life objectivity; and spiritual illumination in moving from egoistic, habitual behavior to altruism. The female pilgrim re-presents her self as an active subject by assimilating her experience of Arbaeen walk to the Ashoura agony and its aftermath incidents, thereby deconstructing and re-constructing her self through critical reflexivity on gendered stereotypes constructed in the formal discourse of Iranian society.
خلاصه ماشینی:
به اين فقدان همچنين ، بايد اين نکته را افزود که تحليل هاي انجام شده با موضوع زيارت پياده ي اربعين ، بيش از آنکه برآمده از ميدان پژوهش و تفاسير و روايت هاي زائران باشد، بيشتر بيرون از ميدان و بر پايه ي پيش فرض هاي نظري جامعه شناختي، فلسفي و ايدئولوژيک بوده است ؛ بنابراين ، انجام پژوهشي با موضوع پياده روي اربعين به عنوان يک پديده ي اجتماعي نوظهور با فرا رفتن از پيش فرض ها و نظريه هاي پيشيني و با نزديک شدن به ميدان پژوهش و فهم اين تجربه از منظر کنشگران زن ضروري به نظر ميرسد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) يافته هاي تحقيق يافته هاي پژوهش در مطالعه ي روايت زنان زائر مورد گفت وگو در مورد تجربه شان از شرکت در پياده روي اربعين ، نشان دهنده ي پنج مضمون ملال روزمره و رهايي از دلزدگيهاي زندگي مدرن ، لذت رنج مقدس و خودخواسته ، حافظه ي تاريخي جنگ و سياليت معناي بدن ، از سوژگي زنانه در تاريخ تا گذر از ابژگي روزمره و اشراق معنوي زائر و تغيير رفتار از خودخواهانه و عادتي به دگرخواهانه است .
دلزدگي و ملال زائر در زندگي روزمره ، ريشه در خستگيها و خودبيگانگيهاي فرد در برعهده گيري نقش هاي اجتماعي و خانوادگي قالبي و تحميل شده دارد و پياده روي اربعين به عنوان فرصتي براي دور شدن از دغدغه هاي زندگي و بيانگيزه و بيانرژي بودن براي تغيير در شرايط خود تفسير ميشود.
Tehran: Research Center for Culture, Art and Communication [In Persian].