چکیده:
در میان قرآن پژوهان غربی که به دیدۀ انصاف به متون اسلامی وبویژه قرآن، نگریستهاند، خانم کریستین سندز شیوۀ استادان مشتاق ومحتاط خود را همچنان میپیماید. او در کتاب "تفاسیرصوفیانۀ قرآن از سدۀ چهارم تا نهم" نخست به بررسی پیش فرضهای هرمنوتیکی صوفیه پرداخته وسپس مقایسهای تحلیلی داشته است میان روشهای عارفان مفسّر ذیل داستان موسی و خضر، سرگذشت مریم و آیۀ نور. در بررسی این کتاب، پس از نگاهی به امتیازات وجنبههای مثبت اثر، به مواردی از ضعفهای محتوایی این پژوهش که متوجّه مولّف بوده، پرداخته شده است. بخش قابل توجّهی از نکات ذوقی-تفسیری در این کتاب، برپایۀ مطالبی است که از عبدالرزاق کاشانی و بخشهای تاویلی غرایب القرآن نظام الدین اعرج نیشابوری و پس از آن، علاء الدوله سمنانی، نقل گردیده و با یکدیگر مقایسه شدهاند. در حالی که سال هاست در جای خود به اثبات رسیده که عمدۀ مباحث تاویلی در غرایبالقرآن برگرفته از "تاویلات نجمیّه" است. توجه به این نکته، میتوانست چینش مباحث و ارزیابی نهایی مولف را تغییر دهد. همچنین به مواردی از ضعف ترجمۀ اثر توجهشده که به تعقید و گرفتگی متن فارسی انجامیده است. شواهدی که از این ضعفها ارائه شده، از موارد اختلاف سلیقه درترجمه نبوده است.
Among Western Quran scholars who have viewed Islamic texts, especially the Qur'an, with fairness, Christine Sands, in her book “Sufi Interpretations of the Qur'an” from the Fourth to the Ninth Century, first examines the hermeneutical presuppositions of Sufism and then makes an analytical comparison between the methods. The mystics of the commentator follow the story of Moses and Khidr, the story of Mary and the verse of light.In reviewing this book, after looking at the advantages and positive aspects of the work, some of the content weaknesses of this research that the author has noticed have been addressed. A significant part of the taste-interpretive points in this book is based on the materials that have been quoted from Abdul Razzaq Kashani and the interpretive parts of Gharaib Al-Quran Nizamuddin Araj Neyshabouri and then Ala Al-Dawlah Semnani. Most of the interpretive issues in Gharaib al-Quran are taken from "Najmiyya interpretations". Paying attention to this point could change the order of the topics and the final evaluation of the author. Also, some cases of weakness in the translation of the work have been noticed, which has led to the confusion of the Persian text. The evidence presented for these weaknesses was not a case of differences of taste in translation.
خلاصه ماشینی:
ازاین رو چهارچوب نظـری موّلـف در ایـن کتـاب روشـن اسـت و بـویژه در بخش دوم کتاب ، یعنی ذکر نمونه های تفسیری، همان شـیوة پـل نویـا پیگیـری مـی شـود؛ این کـه زبـان عارفـان چگونـه پـس از عبـور از دوره هـای نخسـتین تفسـیری،و در نتیجـۀ تلاقی تجربۀ معنوی و نص ّ، از سادگی رو به صعوبت نهاده است .
هدف نویسنده نیز از تالیف کتاب ، نشان دادن سهم منحصربفرد صوفیان در تفاسیر قـرآن در دورة اسلام کلاسیک (سده های چهارم تا نهم هجری) و بررسی این نکته بوده اسـت کـه میراث تفسیری صوفیه چگونـه در میـان بحـث هـای ادبـی ، کلامـی و اخلاقـی ایـن دوره جای گرفته اند.
٤. بخش قابل توجّهی از نکات ذوقی-تفسیری در این کتاب ، برپایۀ مطـالبی اسـت کـه از عبدالرزاق کاشانی و بخش های تأویلی غرایب القرآن نظام الدین اعرج نیشـابوری و پـس از آن ، علاء الدوله سمنانی، نقل گردیده و با یکدیگر مقایسه شده اند.
دیگر اینکه بخش « التأویل » در این تفسیر، با وجود تصـریح موّلـف در آخـرین صـفحه جلد پایانی ( که البته به چشم بسیاری از خوانندگان این تفسیر نیامـده اسـت !)، بـر گرفتـه از کتاب "بحرالحقائق و المعانی " یا " تأویلات الّنجمیـه " از نجـم الـدین رازی اسـت کـه در اکثر موارد عین عبارت از بحرالحقائق نقل شده و در برخـی مـوارد نیـز تلخـیص ماهرانـه از لطائف دراز دامن نجم الدین رازی ، صورت گرفته است (همان :١٤) .