چکیده:
امروز سازمانها دریافتهاند که هیچ سرمایهای بهاندازه دانش نمیتواند آنها را در دنیای رقابتی مطلوب قرار دهد.بنابراین بیش از هر عامل دیگری کارکنان سازمان بهعنوان صاحبان دانش و مهمترین سرمایههای سازمان مورد توجه قرار گرفتهاند و مدیریت دانش بهعنوان ابزاری که میتواند دانش موجود را گردآوری و نظم و پویایی بخشند و در کلِ سازمان اشاعه دهد، اهمیت یافته است؛ اما آنچه مهم است، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری میان ابعاد دیگر و مدیریت دانش است. یکی از ابعاد مطرح شده در متون سیبرنتیک است. در این مقاله علاوه بر معرفی و تعریف سیبرنتیک و ویژگیهای آن و کاربرد آن در سازمانها، به دنبال کاربرد سیبرنتیک در مدیریت دانش هستیم. این مقاله پس از مروری بر مفاهیم مدیریت دانش، سیبرنتیک و ابعاد هر یک از آنها به کاربردهای علم سیبرنتیک در مدیریت دانش سازمانها میپردازد.
Today, organizations have realized that no amount of knowledge capital can put them in a desirable competitive world. Therefore, more than any other factor, the employees of the organization are considered as the owners of knowledge and the most important assets of the organization, and knowledge management as a tool that can gather and organize existing knowledge and dynamics and spread it throughout the organization is important. But what is important is the impact on other dimensions of knowledge management. One of the dimensions mentioned in the cybernetic texts. In this article, in addition to introducing and defining cybernetics and its features and its application in organizations, we seek to use cybernetics in knowledge management. This article, after reviewing the concepts of knowledge management, cybernetics and each of its dimensions, addresses the applications of cybernetics in knowledge management of organizations.
خلاصه ماشینی:
Tacit knowledge خلق دانش جديد، اکتساب دانش ارزشمند از منابع بيروني، استفاده از اين دانش در تصميم گيري، کاربرد آن در فرايندها، محصولات يا خدمات ، اتصال دانش به بخش هاي ديگر سازماني و بالاخره اثرات مديريت دانش ١، فعاليت هايياند که براي ارتقاي يادگيري و نوآوري در سازمان لازم هستند (٢٠٠٤,sharmak &Gupta ).
ارتباط و کاربرد آن در مديريت دانش سازمان اطلاعات و دانش مورد نياز را باهدف برقراري ارتباط ميان کارکنان خود به گونه اي سازماندهي ميکند که همه افراد بتواند در يک ارتباط منطقي و با بهره گيري از دانش فردي و سازماني با يکديگر در ارتباط باشند و در تلاشي هدفمند، به تحقق اهداف سازماني کمک کنند.
در اين فرايند سازمان در جستجوي آن دسته از اطلاعاتي است که بتواند با بهره گيري مفيد از آنان به فعاليت خود ادامه دهد و نگاهي مطمئن به آينده داشته باشد؛ بنابراين در اين فرايند سازمان بايد به گونه اي دانش مورد نياز خود را مديريت و کنترل نمايد که اطلاعات و دانش سازماندهي شده آن گونه که شايسته است نياز اطلاعاتي افراد را براي فعاليت هاي سازماني فراهم سازد.
سيبرنتيک با ويژگيهايي هم چون روابط ميان اجزاء، تنوع و محدوديت براي کاهش عدم اطمينان (٢٠٠١ ,Meyers)، آنتروپي و چرخش اطلاعات و هم چنين هدف گذاري و کنترل براي کاهش انحرافات درون سيستم (٢٠٠٠,Beer) بازخورد (زاهدي، ١٣٨١، بيرن بائوم ، ١٣٨٢) و ضرورت تنوع براي تصميم گيري در شرايط متنوع (٢٠٠٨ ,Nechansky) ميتواند در تسهيل و به کارگيري دانش در سازمان تأثيرات به سزايي داشته باشد.