چکیده:
مقاله حاضر بر مبنای نظریه «گرامشی» و به شیوه تحلیل محتوا نوشته شده است و هدف آن، تحلیل گفتمان «بهار» در جمهوری نامه اوست که توامان هم هژمونی و هم ضد هژمونی را تولید می کند. بهار به عنوان یکی از روشن فکران حقیقی در مرکز تقابل گفتمان های جمهوریت و ضد جمهوریت قرار دارد که شدیدا یک تقابل گفتمانی ایدیولوژیک است. ایدیولوژی، زبان را به شیوه های مختلف و در سطوحی متفاوت پنهان می سازد. نویسندگان در این جستار نشان خواهند داد که زبان ایدیولوژیک بهار، چگونه در پس ساختار بیرونی شعرش پنهان شده است. هژمونی، نوعی از رهبری فکری و فرهنگی است که طبقه حاکم آن را بر اکثریت جامعه اعمال می کنند. در این میان، گروه های ضد هژمونیک نیز از گفتمانی برخوردارند که با ارزش های عموما پذیرفته شده حکومت در تعارض قرار می گیرد. گفتمان حاکم برای پیشبرد پروژه های خود به دنبال کسب هژمونی است و گروه های حاشیه ای نیز راهبردهایی را برای هژمونیک کردن گفتمان خود طراحی می کنند. بهار در این شعر که در بردارنده دو معنای کاملا متضاد است، در ظاهر با گفتمان جمهوریت رضاخان موافقت دارد؛ اما در باطن با کمک شگردهای زبانی، نظم سیاسی جدید او را به چالش کشیده است. آیرونیک بودن ساختار معنا در شعر مورد مطالعه، به مسیله «تناقض متنی» انجامیده که مورد توجه نویسندگان این جستار قرار گرفته است.
Hegemony is generally defined as a kind of intellectual-cultural leadership that is applied to the majority of people by a dominant group. In the meantime, the anti-hegemonic groups have a kind of discourse that it conflicts with the accepted values of the government. In order to advance goals, the dominant discourse tries to gain hegemony; and the marginal anti-hegemony groups also design some strategies to hegemonized their discourse. This study uses the content analysis method based on Antonio Gramsci's theory of hegemony in order to analyze the discourse of Malekalshara's Republic poem in which he produces both hegemony and anti-hegemony. In this poem which has two different meaning, Malekalshara apparently agrees with Reza Khan's Republican discourse, but in fact he challenges Reza Khan new political order through language strategies implicitly. The two different semantic faces of a text structure, leads to textual contradiction which is taken into the consideration in this poem. This article studies the hegemonic process of the republican system by approaching the bahar discourse and also examines Reza Khan's behaviors in cultural hegemonic processes in order to create a new political order. Our theoretical foundation for entering the channel of discussion, as stated earlier, is Antonio Gramsci's hegemony theory.
خلاصه ماشینی:
براي انجام اين مهم ، پرسش هاي زير مطرح شده است : - جمهوريخواهي در گفتمان ملکالشعراي بهار چگونه بازنمايي مي شود؟ - بازتاب هژموني ١ و ضد هژموني ٢ در ارتباط با مسئلة جمهوري در شعر بهار به چه نحو است ؟ ساختاربندي شعر که دو معناي کاملا متضاد را شامل مي شود، از يکطرف همسو بـا برنامه هاي تبليغاتي رضاخان به منظور مسلط کردن گفتمـان جمهـوري اوسـت و از طـرف ديگر، خود گفتماني جديد در ضديت با آن است .
نويسندگان بـا توجـه بـه ايـن مسـئله در شعر بهار، روند چيره شدن گفتمان جمهوريخواهي در ايران را مطالعه کردهاند و سپس به بررسي رفتارهاي رضاخان در فرايندهاي هژمونيک سياسي و فرهنگي براي ايجاد يک نظـم جديد، يعني جمهوريت پرداخته اند.
Antonio Gramsci در حيطة ادبيات، اين نظريه تاکنون فقط روي چند اثر غير ايراني اجـرا شـده اسـت کـه از اين نظر، نزديکترين پژوهش ها به تحقيق حاضر به شمار مي آيند: هوروش و رضوان جو (١٣٩٦) در پژوهش خود از نظريه هـاي گرامشـي دربـاره نقـش هژموني و فرهنگ در کشمکش ميـان طبقـات اجتمـاعي ، اجبـار و رضـايت و همچنـين مفهوم روشن فکر رسمي ١ استفاده کردهاند.