چکیده:
با نگاهی فلسفی و نظری میتوان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امینپور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکلگیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینهای توضیح دهد و تفاوتهای آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تبیین کند. شاعر در شعر متقدم از شرایط فکری و سیاسی و پیرامونی تاثیر گرفته و محوریت تولید شعر و ذهن شاعر اندیشهها و باورهای عمدتا دینی و انقلابی است که شعرهایی را با درونمایههای خاص تولید میکند. در شعر متاخر امینپور تجربة زیسته جای ذهن را گرفته و شعرهایی با محوریت و محتوای موقعیتهای انسانی در زندگی تولید میگردد. مبنای نظری این پژوهش مفهوم تجربة زیسته در نظریة علوم انسانی ویلهلم دیلتای است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که قیصر امینپور شاعری در متن تحولات اجتماعی، فکری و سیاسی جامعة خویش و جهان بزرگتر مشترک بشری قرار دارد و یک فرایند تکاملی را در شاعرانگی از سر میگذراند و به زبان و جهان تازهای از ابعاد شعر دست مییابد.
From a philosophical and theoretical point of view, two intellectual approaches can be identified and analyzed in Qeysar Aminpour poetry; Early Poetry and Late Poetry.The aim of this research is to show the fulfillment of formation of these two types in relation to contextual developments and to explain the differences between the two from the perspective of intellectual and spiritual evolution of the poet.In earlier poetry, the poet is influenced by intellectual, political, and environmental conditions, and the focus of poetry production and the poet's mind is mainly religious and revolutionary ideas and beliefs that produce poems with specific themes.In Aminpour's recent poetry, lived experience takes the place of the mind and poems are produced with the focus and content of human situations in life.The theoretical basis of this research is the concept of lived experience in Wilhelm Deltay's theory of humanities, which has been used by literary scholars to study the poems of many poets.The findings of this study show that Qeysar Aminpour is a poet influenced by the social, intellectual and political developments of his society and larger common human world, and goes through the evolutionary process in poetry and achieves a new language and world of poetry dimensions.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي اين مطالعه نشـان مـي دهـد کـه قيصـر امين پور شاعري در متن تحولات اجتماعي ، فکري و سياسي جامعة خويش و جهان بزرگتر مشـترک بشـري قـرار دارد و يـک فراينـد تکـاملي را در شـاعرانگي از سـر مي گذراند و به زبان و جهان تازهاي از ابعاد شعر دست مي يابد.
شـاعر ايـن تمثيل را براي جدايي انسانها در قالب «من » و «تو» مي آورد و در پايان وقتي کـه مرحلـة تعليمي شعر تمام مي شود، ما به حقيقت بزرگ با زبان استدلالي - آموزشي پي مـي بـريم که همان دانش ميراثي ماست : حاصـــل جمـــع تمـــام قطـــرههـــا مــي شــود دريــا، بيــا دريــا شــويم (امين پور، ١٣٩١: ٤٧٠) دريا در اين شعرهاي قيصر، نماد و نمايندٔە حقيقت بزرگ است که در محـيط کوچـک (ذهن انسان يا در دانش ما) نمي گنجد.
اگرچـه شـاعر ديـدگاه ژيـد را بـه صـورت سـؤالي و چونـان يـک نگـاه در زيباشناسي طرح مي کند، اما زبان حاکم بر غزل کاملا اسـتدلالي اسـت و راز را از طريـق تجزيه و تحليل انتزاعي درمي يابد (امين پور، ١٣٩١: ٧٦ -٧٧) در شعر «مساحت رنج » از علـم رياضي و حساب در فهم بيان درد شاعر کمک گرفته مي شود (همان: ٣٩٤).
ابعاد شاعرانگي در قيصر متأخر عنوان و لقب شاعر انقلاب اسلامي براي قيصر امين پور تثبيت شده است امـا بـا ايـن همه او توانست با حفظ باورها و فضيلت هاي خويش که در انقلاب نيز برجسـته بـود، بـه دگرديسي پرداخته و شعر را با رويکرد تجربة زيستة فردي تمرين کند.