چکیده:
حکم یا موضوعی که به واسطة یک دلیل شرعی اثبات میشوند، دارای لوازمی است اعم از اینکه این لوازم شرعی، عقلی یا عادی باشند. وجود این لوازم به شکلگیری این بحث منجر شدهاند که آیا ادلة اعتبار دلیل منجر به اعتباربخشی به لوازم نیز میشود؟ طبق دیدگاه مشهور در ادلة اجتهادی، لوازم عقلی و عادی که از آنها به «مثبتات» نام برده میشود، حجت است؛ بر خلاف اصول عملیه که لوازم عقلی و عادی آنها حجت نیست. نوشتار پیش رو با توجه به اهمیت بحث و اثربخشی آن در فقه، ادلة موجود را بررسی کرده و با روش توصیفی ـ تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای به این نتیجه رسیده است که با عنایت به نبود تفاوت مؤثر در میان اماره و اصل، این فرضیه را پدید آورده که مثبتات اصول عملیه نیز همانند مثبتات امارات معتبر باشند. این مقاله نشان میدهد، نتیجة به دست آمده با وجود مخالفت مشهور فقها، مثبتات اصول عملیه را معتبر میداند.
The issue or the ruling which is proved by another religious evidence, has its religious, logical, or natural concomitants. The questions is whether these concomitants are valid too? The common viewpoint is that the logical and natural concomitants of 'Ijtihadi evidences are valid, but not of practical principles. The present study investigates the arguments regarding this issue with descriptive-analytical method, using library sources. In contrary to the viewpoint of the majority of scholars, the author believes that the logical and natural concomitants (Muthbitat) of practical principles are also valid.
خلاصه ماشینی:
نبود امکان جعل (اشکال ثبوتی) نخستین دلیل عدم حجیت مثبتات اصول عملیه که در کلام شیخ اعظم انصاری (همان، ص233 به بعد) و با بیانی متفاوت در تقریرات میرزای نایینی (نایینی، 1419ق، ج4، ص486) آمده، بیان کلی استدلال این است که امکان ندارد شارع مثبتات و لوازم عقلی و عادی مستصحب و نیز آثار شرعیة مترتب بر این لوازم را به وسیلة ادلة حجیت اصول عملیه، حجت قرار دهد.
دلیل دوم بر عدم حجیت اصل مثبت (اشکال اثباتی) دومین دلیل بر عدم حجیت مثبتات اصول عملیه، دلیل اثباتی است که آخوند خراسانی در کفایه ذکر فرموده و پژوهندگان پس از ایشان ـ همانند میرزای نایینی، محقق اصفهانی، آیتالله خویی، امام خمینی و صاحب منتقی ـ رحمهم الله ـ به بحث در مورد آن پرداختهاند؛ بدین معنا که از ادلة حجیت اصول (اثبات لوازم عقلی و عادی و لوازم شرعی معالواسطه) استفاده نمیشود.
دلیل چهارم: تأسیسی بودن جعل اصول امام خمینی در رسالة استصحاب دلیل عدم حجیت اصل مثبت و تفاوت مثبتات اصول و امارات را بدین صورت بیان میکند: «شارع متعال در امارات تأسیسی ندارد و همان امارات عقلاییه را معتبر میداند و در نزد عقلا اماره کاشف از واقع و به همین ملاک حجت است و هنگامی اماره کاشف از واقع باشد، لوازم و ملزومات و ملازمات آن هم حجت است و با توجه به اینکه شارع در حجیت امارات، جعل جدیدی نداشته و امارات را به همان ملاک عقلایی امضا فرموده و حجت قرار داده؛ بنابراین در باب امارات، لوازم، ملزومات و ملازمات حجت میباشد (خمینی، 1423ق«ب»، ص151).