چکیده:
یکی از بنمایههای سازنده حماسهها، اسطورهها هستند. در روایتهای حماسی، نشانههایی از اساطیر و الگوهای اساطیری دیده میشود. بعضی از شخصیتها، روایتها، مکانها و دیگر عناصر ممکن است ریشه در اساطیر داشته باشند. یکی از شخصیتهایی که درباره اساطیری یا غیراساطیری بودن او و روایتهای مربوط به او، بسیار سخن گفته شده، رستم است. روایتها و داستانهایی که درباره رستم در حماسههای ایران وجود دارد، درباره بعضی پهلوانان دیگر نیز آمده است؛ مانند نوع زاده شدن رستم، آوردن پادشاه از سرزمینی بیگانه یا شیوه مرگ او. در این روایتهای مشابه روایتهای رستم، بنمایههایی دیده میشود که نشان میدهد نسبت به داستانهای رستم اصیلتر یا کهنتر است.در این مقاله، با بررسی چند گونه از این روایتها، نشان داده شده که داستانهای دیگر نسبت به داستانهای مربوط به رستم از بنمایههای اساطیری قدیمتر یا ابتدایی پیروی میکنند و بنمایه مربوط، در روایتهای مربوط به رستم یا دیده نمیشود، یا رنگ باخته است یا شکلی جدیدتر و منطقیتر دارد و بنابراین، روایتهای دیگر، نسبت به روایتهای رستم اصیلتر یا حداقل کهنتر هستند و روایتهای مربوط به رستم باید روایتهایی جدیدتر یا به دلیل تبدیل او به پهلوان اول حماسه ملّی، بر اساس دیگر روایتها ساخته شده باشد.
In epic narratives, there are signs of mythology and mythological patterns. Some characters, narratives, places, and other elements may be rooted in mythology. One of the characters who has been talked about much of his mythological or non-mythological and narrative related to him is Rostam. The narratives and stories that Rostam presents in the epic of Iran includes some other heroes like the birth of Rostam, bringing the king from an alien land or his way of death. In these narratives, similar to Rostam's narrations, there are some pieces of material that are more or less authentic than Rostam's stories. In this article, several of these narratives have been investigated and shown. Other stories follow Rostam's stories from the older or primary mythological material, and in the narratives of Rostam it is neither visible nor visible, or the color is lost or a newer form And more logical. Therefore, other narratives are more or less original than Rostam's narratives, and narratives related to Rostam are probably newer in narratives or because of his conversion to the first epic of the National Epic, based on other narratives.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله ، با بررسـی چند گونه از این روایت ها، نشـان داده شـده که داسـتان های دیگر نسـبت به داسـتان های مربوط به رسـتم از بن مایه های اسـاطیری قدیم تر یا ابتدایی پیروی میکنند و بن مایۀ مربوط ، در روایت های مربوط به رســتم یا دیده نمیشــود، یا رنگ باخته اســت یا شــکلی جدیدتر و منطقیتر دارد و بنابراین ، روایت های دیگر، نسـبت به روایت های رستم اصیل تر یا حداقل کهن تر هستند و روایت های مربوط به رسـتم باید روایت هایی جدیدتر یا به دلیل تبدیل او به پهلوان اول حماسـه ملی ، بر اساس دیگر روایت ها ساخته شده باشد.
پس «چه بســا در روایات متقدم تر، این پهلوان (رســتم ) نیز در شــمار رویین تنان بوده [اسـت ]»(رضـاییدشـت ارژنه ، ١٣٨٨: ٨٦ و ٨٧)؛ اما اگر تمام این فرضـیه ها هم درسـت باشـد، شـکل منطقیشـدۀ رویین تنی را در داستان رستم میبینیم و باید گفت هفت خان رسـتم پس از گذر از دورانی که ذهن انسـان ها کاملا اسـطوره سـاز بوده ، یعنی در دوران منطقیتر شــدن اســاطیر، ســاخته و پرداخته شــده اســت ؛ اما هفت خان اســفندیار از داستان های همان دوران انسان کاملا اسطوره ساز است و قدمت بیشتری دارد.