چکیده:
مکه و مدینه، به عنوان مرکز وحی و رسالت، همواره مقصد مسلمانان، بهویژه عالمان دینی، بوده است. علمای دین با هدف انجام فریضه حج و زیارت و کسب علومو معارف دینی، به دو شهر مکه و مدینه هجرت میکردند.
در این مقاله که با روش توصیفی ـ تحلیلی و استقصا از منابع تاریخی نگارش یافته، به دنبال واکاوی دلایل سفرهای علمای مغرب در قرون میانی تاریخ اسلام به حرمین شریفین و پاسخ به این سؤال هستیم که سفرهای علمای مغرب به حرمین شریفینـ بهویژه اجازات علمای حرمین ـ چه تأثیری در گسترش علوم و معارف اسلامی در مغرب داشته است؟
نتیجه این تحقیق نشان داد علمای مغرب در این محدوده تاریخی به منظور دستیابی به اسناد عالی روایات و کسب اجازه از اساتید، به حرمین شریفین سفر میکردند. آنان در این سفرها میکوشیدند با شناسایی اساتید صاحب نام آن زمان که روایات صحیحالسند را با کمترین واسطه در اختیار داشتند، مدتها آنها را شاگردی،و اجازه نقل احادیث از آنان دریافت کنند.
برابر مستنداتی که در این تحقیق ارائه شده، این سفرهای علمی و اجازات علمای حرمین، باعث ارتقای علمی و مقبولیت اجتماعی علمای مغرب گردید و آنها توانستند با انتقال کتابهای حدیثی، تشکیل کرسیهای تدریس، شرح و تفسیر روایات، تربیت شاگردان و صدور اجازه برای آنان و همچنین نگارش و انتشار کتاب، علوم و معارف اسلامی را در مغرب گسترش دهند و در اشاعه فرهنگ اسلامی در مغرب مؤثر واقع شوند.
Mecca and Medina, as the centers of the revelation and mission of prophecy, have always been the destinations for Muslims, especially for the religious scholars. Religious scholars were migrating to Mecca and Medina with the aim of performing their religious duties and the obligation of the Hajj and Pilgrimage, as well as getting religious knowledge from the scholars in al-Haramayn al-Sharifayn. In this descriptive-analytical article, the pilgrimages of the Maghreb scholars in the middle ages of the history of Islam and their achievements in the field of cultural exchange between the Maghreb and al-Haramayn al-Sharifayn are studied. The findings of this research shows that the many Maghreb thinkers traveled to the East, especially to al-Haramayn al-Sharifayn, presented in the classes of the scholars of Mecca and Medina, and listened to their hadith narrations. Based on the scientific and practical methods of the scholars, living in Mecca and Medina, and receiving the permission to narrate the narrations, they returned to the Maghreb, full of science and spirituality, and tried to republish religious knowledge. In the works written by the Maghreb scholars themselves or by others about these travels, while introducing the professors, they were explaining how the immigrant scholars were studying and getting permission from the thinkers of Mecca and Medina. Also, this article investigates the role of these travels in the cultural exchange between the Maghreb and Hejaz and the effect that scholars had on the deepening and expansion of the Islamic sciences and knowledge in the Maghreb.
خلاصه ماشینی:
در راستای عمل به همین رویه متداول علمی، تعداد پرشماری از علمای مغرب نیز ـ که به دلیل دوری از مشرق و منبع تمدن و فرهنگ اسلامی، نیاز فوقالعاده به این سفرها داشتند ـ به شرق، خصوصاً به مکه و مدینه، سفر میکردند تا بدینوسیله بر اسناد صحیح و عالی اخبار و روایات و همچنین کتابهایی که برای مردم نقل میکنند، دست پیدا کنند.
). سال 395 برای انجام فریضه حج به مکه سفر کرد و چندین سال در مکه اقامت گزیده وی نزد ابیالقاسم عبیدالله بن محمد السَقَطی، ابیالحسن علی بن عبدالله بن جهضم، ابیالعباس الکَرَجی، ابابکر اسماعیل بن عزره و دیگران به تحصیل علم پرداخت و از ابیسعید الواعظ، اجازه نقل روایات کتاب شرف المصطفی9 را دریافت کرد.
[4] (همان، به نقل از: کتاب برنامج التجیبی، ص64) اهتمام به یافتن اسناد عالی روایات و دریافت اجازات علما باعث شد تجیبی سال 696 قمری از شهر سِبته به حجاز سفر کند و سفرنامه خود را با نام مستفاد الرحلةو الإغتراب...
این سفرنامه تجیبی، به دلیل دارا بودن محتوای متقن، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است؛ چنانکه الناجی لمین از علی ابراهیم کردی (در کتاب ادب الرحل فی المغرب و الاندلس، ص59) نقل کرده است که قاسم تُجیبی سال 696 حج انجام داد و در مکه با یازده نفر از علما دیدار کرد و از آنان علم آموخت و آنها را معرفی کرد (الناجی لمین، 2016م، ص 45 و47) همچنین عبدالقادر العافیه.