چکیده:
در مقاله پیش رو با طرح این پرسش که چگونه می توان همزمان با لحاظ اقتضائات تئوریک و معنای شایع و لیبرالی حکمرانی از موضوعیت آن در امنیت ملی که اصولاً مرتبط با حکومت داری و مرجع دولتی است و سپس در موضوعیت آن با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بحث نمود، سعی شده است با ابتنای بر گفتمان انقلاب اسلامی این فرضیه تجویزی که ترسیم حکمرانی امنیت ملی مستلزم بازیابی مرجع امنیت در متن گفتمان انقلاب اسلامی است، مورد بررسی قرار گیرد. یافته های حاصله موید آن است که چون مرجع امنیت در گفتمان انقلاب اسلامی در یک سلسله طولی از خدا تا ولی فقیه تجلی می یابد، حکمرانی امنیت ملی در جمهوری اسلامی با ابتنای بر معنای رایج و مصطلح حکمرانی خوب که اصالتاً در پی مرجعیت جامعه و مردم یا اولویت دادن به آن است منتفی است، چه اینکه امکان توافق و تعامل محتوایی میان مراجعی نظیر جامعه و مردم با مرجعیت اسلام و نیز معکوس شدن رابطه میان امام و امت وجود ندارد. با وجود این، اطلاق و کاربست حکمرانی در معانی و برداشت های لیبرالی و رایج آن برای جمهوری اسلامی ایران منوط به عبور آن از فیلترهای گفتمانی و بهره برداری از فضای مباح است؛ به گونه ای که هم از گزاره های مطلوب آن بهره مند و هم از سلطه مدلولات شایع آن که در قالب اسناد بین المللی و نظایر آن تجلی یافته، حذر شود. در این مقاله، عناوین این اهداف مرجع و نسبت آن با مرجع امنیت به گونه ای که زمینه ترسیم حکمرانی امنیت ملی جمهوری اسلامی را فراهم سازد؛ بر اساس اصالت و ضرورت، دسته بندی و اولویت بندی شده است.
This article seeks to theoretically examine the national security governance in the discourse of the Islamic Revolution. The author believes that the word governance comes from the context of liberal thought and its use in the intellectual field of the Islamic Republic requires its adaptation to the security authority in the discourse of the Islamic Revolution. The author distinguishes between the security refference and the reffrent object of security and believes that the security refference is manifested in the discourse of the Islamic Revolution in a longitudinal series from God to the Supreme Leader. So that the rule of national security in the Islamic Republic based on the common meaning of good governance, which originally seeks or prioritizes the authority of society and the people, is rejected. To provide the basis for drawing the national security governance of the Islamic Republic, author tries to describe and categorize reffrent objects of security and the security reference in Iran.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي حاصله مويد آن است که چون مرجع امنيت در گفتمان انقلاب اسلامي در يک سلسله طولي از خدا تا ولي فقيه تجلي مي يابد، حکمراني امنيت ملي در جمهوري اسلامي با ابتناي بر معناي رايج و مصطلح حکمراني خوب که اصالتا در پي مرجعيت جامعه و مردم يا اولويت دادن به آن است منتفي است ، چه اينکه امکان توافق و تعامل محتوايي ميان مراجعي نظير جامعه و مردم با مرجعيت اسلام و نيز معکوس شدن رابطه ميان امام و امت وجود ندارد.
(صحيفه امام ، ج ١١: ٥٢٢) 78 فصلنامه مطالعات راهبردي، شماره ٩٣ پاييز ١٤٠٠ از اين رو وقتي در ادبيات امنيت ملي مرتبط با جمهوري اسلامي ايران و آثار توليدشده پيرامون آن ، هرجا بحث از مرجع امنيت مطرح ميشود، مقصود، يک يا ترکيبي از چند مرجع شامل فرد، رژيم (نظام )، جامعه ، دولت و جهان در نظر گرفته ميشود، بر اساس گفتمان امام خميني صحيح نيست ؛ البته اگرچه براي فهم و تبيين بهتر ارزشمند است اما فاقد محتوا و موضوع مشخص و امکان ناپذيري در تطبيق ، تشخيص و قضاوت براي سياست گذاري و بازسازي حکمراني امنيت ملي در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامي است .
80 فصلنامه مطالعات راهبردي، شماره ٩٣ پاييز ١٤٠٠ احکام اسلام ، برپاکردن عدالت و گسترش و تعميق توحيد ناب و معارف الهي) از ديگر موضوع ها و اهداف مرجع امنيت در بعد معنايي در جمهوري اسلامي ايران در هر افق آتي است که ميتواند در فرايندي از شکل گيري انقلاب اسلامي، نظام اسلامي، دولت اسلامي، کشور و جامعه اسلامي و دنياي اسلامي نمود داشته باشد.