چکیده:
ترسیم جهان آرمانی و مؤلفههای دستیابی به آن همواره یکی از پرسشهای اساسی بشر است. در این میان اندیشه سیاسی کنفوسیوس و جهان آرمانیاش در چین باستان جایگاه ویژهای دارد. وی شکلگیری جامعه آرمانی را اینگونه میسر میداند که اصول اخلاقی و عمل به اصل لی، حکمرانی حاکم حکیم و اصلاح نامها در آن انجام پذیرد. او معتقد است آرمانشهر در چین با الگوبرداری از دوران طلایی و اسطورهای چین باستان و آموزش فضیلتهای اخلاقی به حاکمان و الگو قراردادن آنها برای جامعه محقق خواهد شد. در این پژوهش میکوشیم با رویکردی تحلیلی و نظری مؤلفههای سیاسی و نظریه آرمانشهر در آیین کنفوسیوس را بررسی کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که: روش و برنامه کنفوسیوس برای رسیدن به آرمانشهر چیست؟
How to draw the ideal world and the components of achieving it has been always one of the fundamental human questions. Among these, the political thought of Confucius and his ideal world in ancient China has a special place. He considers the formation of the utopia to be possible when the moral principles, practice of Lee's principle, the rule of the wise ruler and the amendments are carried out in it. He believes that the utopia in China will be achieved by imitating the golden and mythical age of ancient China, teaching moral virtues to rulers and setting them as role models for society. In this research, using an analytical and theoretical approach, we try to study the political components of the utopia theory in the Confucianism and answer the question: What is the method and plan of Confucius to reach the utopia?
خلاصه ماشینی:
او معتقد است آرمان شهر در چين با الگوبرداري از دوران طلايي و اسطوره اي چين باستان و آموزش فضيلت هاي اخلاقي به حاکمان و الگو قراردادن آنها براي جامعه محقق خواهد شد.
بـا توجـه بـه تعريف هـا و فلسـفه هاي سياسـي متفـاوت ، ِ آرمان شهر هر گونه نظم اجتماعي آرماني است که در انديشه سياسي ريشه دارد (آشوري، ۱۳۹۷: ۳۸).
در سنت باستاني چين ، شيائو (xiao) به معناي رفتار صحيح فرزندان با پدر و مادر است و حتي به معناي رفتار صحيح برادر کوچـک تر بـا بـرادر بزرگ تـر اسـت ، ولـي در دوران فئودالي شيائوتي در معناي مهم ترين نيروي اخلاقي براي حفظ نظام و برقـراري نظـم در جامعـه بـه کار ميرفت (٥٠٠ :٢٠٠٣ ,Yao).
). کنفوسيوس معتقد است اگر حاکمان و شـاهزادگان بـر اسـاس فضـيلت هاي اخلاقي تربيت شوند و نظم و راستي و درستي در حاکم جلوه گر باشد به تدريج جامعه نيز تربيـت و اصلاح ميشود و جامعه آرماني شکل ميگيرد (١٦ :١٩٨١ ,Walshe).
۳. الگوي نظريه آرمان شهر کنفوسيوس الگوي سياسي کنفوسيوس عصـر طلايـي و اسـطوره اي يـائو و شـون بـود، امـا کنفوسـيوس برپـايي حکومت آرماني مد نظرش را مستلزم تقليد تام از آن دوران نميدانست و ميخواست جامعه را بر اسـاس مبناي اخلاقي مد نظر خود و مناسب بـا روزگـار خـود اصـلاح کنـد (١٥ :٢٠٠٠ ,Zhang).
مهم تـرين مؤلفـه هاي انديشه سياسي کنفوسيوس بـراي رسـيدن بـه جامعـه آرمـاني و اخلاقـي و اصـلاح امـور، پـرورش الگوهاي اخلاقي، حکومت حاکم ـ حکيم ، رعايت اصل لي و اصلاح نام ها است .