چکیده:
رویکرد امام خمینی (ره) به تاریخ، نهتنها رویکرد سیاسی نیست و وقایع سیاسی در آن اهمیتی ندارند، بلکه ایشان نگاه ملی به تاریخ را نیز برنمیتابند و ازاینمنظر، فلسفه تاریخ دینی را مبتنیبر نگاه الهی بر روند تاریخ، ساری و جاری میدانند. برهمیناساس، دستگاه فلسفه تاریخ ایشان نیز برگرفته از قرآن و سیره ائمه معصومین (ع) است که بسیار متفاوت از مکاتب غربی است که با نگاه اومانیستی بر نقشآفرینی صرف انسان تأکید دارند. امام خمینی (ره) با هستیشناسی و انسانشناسی متفاوت، دستگاه فلسفی جدیدی را پیریزی نمودند که باوجود توجه به انسان ازمنظر انسان مسئول و سرنوشتساز، نقش خداوند در آن نیز غیرقابلانکار بوده و از بنیادهای هستی بهشمار میرود. پژوهش حاضر با کاربست روش تاریخی و با استفاده از توصیف و تحلیل بیانات و آثار ایشان، درصدد است اصول اساسی را که این دستگاه فلسفه تاریخ بر آن ابتنا دارد، دریابد و مشخص نماید در این فلسفه مردم چه جایگاهی دارند و در مراحل مختلف این دستگاه ایفاگر چه نقشی هستند. براساس یافتههای نوشتار حاضر، ایشان با نگاهی توحیدی برگرفته از قرآن، فلسفه تاریخ خود را بنیاد نهادند و دراینمیان با تقسیمبندی کلان هستی به دو جبهه حق و باطل و قرارگیری مردم در هر کدام از جبههها مسیر و پایان مشخصی را برای هر جبهه تصویر میکنند. ایشان بر منازعه دائمی میان این دو اشاره و بر پیروزی مهاجر الیالله تأکید دارند. مبارزه همیشگی که تلاش برای تأسیس حکومت اسلامی ذیل مفهوم "امانت" و تقدیم آن به صاحبالزمان با ظهور ایشان تاریخ به پایان خود خواهد رسید. بررسی شیوه اندیشه ایشان در حوزه فلسفه تاریخ با عمل ایشان بهمثابه رهبر سیاسی بر وحدت و عدم وجود تضاد درونی در دستگاه فلسفه تاریخ ایشان دلالت میکند.
Imam Khomeini in the thought and acton as a religious and politcal scholar has a special historicalphilosophy derived from the Qur'an and the Sirah of Imams, which is very diferent from thephilosophy of Western schools. This research using historical method and based on descripton andanalysis of their statements and works, seeks to determine what basic principles this philosophy isbased on and what place people have in this philosophy and what role it plays in diferent stages ofthis system. are. Based on the fndings of the present artcle, he established his philosophy of historywith a monotheistc view taken from the Qur'an, and in the meantme, by dividing right and wrongand placing people on each front, he emphasized the constant confict between the two and Theyemphasize the victory of the immigrant to God. The constant struggle that the atempt to establish anIslamic government under the concept of "trust" and dedicate it to Sahib al-Zaman will end with the.advent of history.
خلاصه ماشینی:
ازسويديگر، دفاع ملي نيز به عنـوان يکـي از ديگـر از متغيرهـاي مهم در انديشه حضرت امام خميني (ره ) مطرح است که دراين ميان ، ايشان با نگاه متفـاوتي بـه آحـاد مردم بدان نگريسته است و سؤال اساسي نوشتار حاضر نيز برهمين اساس چنين طراحي شـده اسـت که در فلسفه تاريخ امام خميني (ره ) مردم چه جايگاه دارند و ازمنظر دفاع ملـي، حضـرت امـام چـه نقشي براي آنان قائل است و اين نقش در دستگاه فلسفه تاريخ ايشان چگونه قابـل مشـاهده و تبيـين است .
بيان مسئله فلسفه تاريخ هر فرد ارتباط اساسي با ديدگاه آن فرد نسبت به انسان و جامعه دارد؛ لذا بـه منظـور فهم فلسفه تاريخ حضرت امام خميني (ره ) لازم است تا پيش از بررسي فلسـفه تـاريخ ايشـان ، ايـن مفاهيم در انديشه ايشان به خوبي تبيين شود که اولا نگاه ايشان به انسان به عنوان بازيگر اصلي تـاريخ چيست و اين موجود را چگونه ميببيند.
درواقع ، فلسفه تاريخ امام خمينـي (ره ) کـه برآمـده از قرآن و سيره ائمه معصومين است ، راهي جز مسير آنان نيست و بـه همـين دليـل ايشـان درنظـر و در ساحت عمل بدان پايند بوده و ازمنظر شخصي و رهبري جامعه و در حوزه هاي مختلـف سياسـي و اجتماعي نيز بدان تأکيد داشته اند.