چکیده:
عنصر روانی تنها در برگیرندهی اشخاصی که به نقض قانون تصمیم گرفتهاند یا با آگاهی نسبت به این که رفتارشان ممکن است موجب نتیجهی ممنوعه شود، نیست بلکه در برخی موارد به اشخاصی تسری پیدا کند که میبایست خطرات موجود در رفتارشان را پیشبینی میکردند. بیپروایی و بیاحتیاطی دو جلوه از بارزترین مصادیق تقصیر جزایی در نظام کیفری ایران و انگلیس هستند که میتوانند سرزنش مرتکب آنها را به دنبال آورند. حال این پرسش پیش میآید که اولاً این مصادیق دارای چه مفاهیمیاند و در نظام کیفری ایران و انگلیس چه رویکردی نسبت به آنها وجود دارد؟ ثانیاً معیار سنجش این رفتارها چیست و مسئولیت کیفری باید بر مبنای کدام یک از معیارهای عینی و ذهنی تحلیل شود؟ در این مقاله ضمن پاسخ به این پرسشها بدنبال آن هستیم تا ثابت کنیم سرزنش مرتکب صرفاً به استناد یکی از این معیارها با عدالت قضایی همخوانی ندارد و باید با تلفیق آنها و دیدگاهی متعادل، مرتکبین رفتارهای ناشی از بیاحتیاطی و بیپروایی را قابل سرزنش دانست.
Mens Rea (Mental element) merely doesn’t consist the people who decide to violate the law or knowingly their conducts may create prohibited result, rather in some cases can encompass some people who should foresee risk of their conduct.
Recklessness and Negligence are the most obvious examples of fault (Shortcoming) in Iran and England criminal systems which can create criminal liability.
Now the questions are these:
Frist, what are the concepts of these examples and what is two criminal system’s approach to them.
Second, what are the criterions for evaluation of these conducts and how will criminal liability be imposed in these criminal systems.
It means that, which one of the subjective or objective tests will create criminal liability.
In this article we want to prove that mere reliance to one of these tests won’t adapt with judicial justice.
We should integrate these tests with balanced point of view and blame perpetrators of these conducts.
خلاصه ماشینی:
رويکرد نظام کيفري ايران و انگليس به رفتارهاي ناشي از بياحتياطي و بيپروايي | شهرام محمدزاده | دانشجوي دکتري حقوق کيفري و جرم شناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکزي، تهران ، ايران | محمدعلي مهدويثابت | استاد يار دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران ، ايران | هوشنگ شامبياتي | استاد يار دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکزي، تهران ، ايران چکيده عنصر رواني تنها دربرگيرندٔە اشخاصي که به نقض قانون تصميم گرفته اند يا با آگاهي نسبت به اينکه رفتارشان ممکن است موجب نتيجۀ ممنوعه شود نيست ، بلکه در برخي موارد به اشخاصي تسري پيدا کند که ميبايست خطرات موجود در رفتارشان را پيش بيني ميکردند.
حال اين پرسش پيش ميآيد که اولا اين مصاديق داراي چه ً مفاهيمياند و در نظام کيفري ايران و انگليس چه رويکردي نسبت به آن ها وجود دارد؟ ثانيا معيار سنجش اين رفتارها چيست و مسئوليت کيفري بايد بر مبناي کدام يک از معيارهاي عيني و ذهني تحليل شود؟ در اين مقاله ضمن پاسخ به اين پرسش ها به دنبال آن هستيم تا ثابت کنيم سرزنش مرتکب صرفا به استناد يکي از اين معيارها با عدالت قضائي هم خواني ندارد و بايد با تلفيق آن ها و ديدگاهي متعادل ، مرتکبان رفتارهاي ناشي از بياحتياطي و بيپروايي را قابل سرزنش دانست .