چکیده:
بحث نابرابری توسعه در میان شهرها از موضوعاتی است که اخیرا در فرهنگ برنامهریزی منطقهای مطرح شده است و هنوز در کشور ما جایگاه چندان مشخصی ندارد. اگرچه به سادگی بتوان اظهار کرد که ناحیهای از ناحیهی دیگر از لحاظ توسعه، توسعه یافتهتر یا عقبماندهتر است. ولی اندازهگیری کمی توسعه یافتگی کار سادهای نیست. هدف از تحریر این مقاله تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان همدان و تحلیل نابرابریهای منطقهای در این استان میباشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و شاخصهای مورد بررسی متشکل از پنج شاخص شامل بهداشتی – درمانی، اجتماعی و فرهنگی، آموزشی، اقتصادی (کشاورزی-دامداری)، جمعیتی، اشتغال، کالبدی و زیربنایی خدمات شهری میباشد.جهت تعین درجه توسعه یافتگی شهرستانها و نابرابریهای فضایی از منطق فازی استفاده شده است. به این صورت که ابتدا در سه سطح پایگاه قوانین فازی بررسی شدند و در هر سال میزان توسعه یافتگی هر شهرستان مشخص شد و سپس با استفاده از روش ضریب اختلاف ویلیامسون روند نابرابری فضایی در استان تعیین شد. طی سالهای 80 تا 93 نتیجهای که از تحقیق فوق حاصل شد نشان میدهد که شهرستان همدان با 65/ 0 به عنوان برخوردارترین شهرستان در رتبه اول و شهرستان فامنین با 29/ 0به عنوان محرومترین شهرستان در رتبه آخر شهرستانهای استان میباشد. الگوی ساختار حاکم بر فضای استان همدان مرکز – پیرامون میباشد که این مساله توجه هرچه بیشتر مسولان و برنامهریزان را به توزیع برابری امکانات در شهرهای شمالی را معطوف میدارد.
Inequality in development among different cities has recently been under consideration of regional planning’s culture, and it is yet to be known in our country. It might look easy to comment on the development and backwardness of different regions, but quantitative measurement of the development cannot be considered a simple work. The purpose of this article is to determine the development level of cities in Hamedan province and also to analyze regional inequalities in this province. The research method used in this article is descriptive – analytical and the five indicators including; healthcare, social, cultural, educational, economical (agricultural – animal husbandry), and demographic structural occupation and infrastructural urban services have been studied. To determine the assumptions of the research and level of development of the cities, fuzzy logic techniques have been used. The fuzzy model has been designed in three phases to estimate the level of the development of cities each year. In the next stage, the trends of spatial inequalities for cities have been specified by Williamson’s differential coefficient model using the outputs of the fuzzy model. The level of development over 13 years (1380 – 1393) indicates that Hamedan with a developmental index of 0.65 is considered as the most developed city and Famenin with a development index of 0.29 is determined as the least developed one. The Pattern of the structure governing Hamedan region is determined as center- environs which requires authorities’ special attention to the equal distribution of facilities in the cities of the northern part of the province.
خلاصه ماشینی:
این مراحل با فازی سازی شروع شده و در نهایت نتایج مرتبط با متغیرهای ورودی و قاعده های مختلف نوشته و با استفاده از توابع عضویت متناظر، به صورت داده خروجـی حاصـل مـیشـود (رضـوانی، محمدرضا و صحنه ، بهمن ١٣٨٤ : ١٣) (به تصویر صفحه رجوع شود) شکل ١: روشهای توسعه یافتگی و انتخاب مدل فازی جهت تجزیه و تحلیل ، مأخذ: نگارندگان ٤ – ٢ شاخص نابرابری ویلیامسون: انحراف معیار ١٠٠ ∗ = ضریب اختلاف در برخی از منابع بـه ضـریب ویلیامسـون میانگین (پراکندگی) نیز شهرت دارد و شاخصی است که مشخص میکند تا چه حدی یک شـاخص در بین مناطق یا نواحی به صـورت نامتعـادل توزیـع شـده اسـت (فـرج زاده، ١٣٨٦: ٧٦).
(به تصویر صفحه رجوع شود)شکل ٣: میزان توسعه یافتگی کلی شهرستانهای استان همدان در سال ١٣٨٠ مأخذ: نگارندگان، ١٣٩٦ جدول شماره ٤: مقدار شاخص های سطح اول فازی در شهرستانها (١٣٩٣) (به تصویر صفحه رجوع شود) منبع : نگارندگان مطابق نتایج جدول فوق مشاهده میگردد کـه شهرسـتان همـدان در شـاخص هـای اجتماعی و شهرستان ملایر در شاخص های فرهنگـی و اقتصـادی وضـعیت بهتـری دارنـد.