چکیده:
یکی از موضوعات مورد بحث در الهیات فمینیستی، بررسی جنبهی مونث الهی در ادیان گوناگون است که به واسطهی آن، جایگاه زنان در جامعهی دینی بالا برده میشود. در این میان، تجسم زنانهی حکمت الهی از مهمترین مباحث مطرح شده در این زمینه به شمار میآید. این شخصیت الهی زنانه، در دو دین یهود و بودایی جایگاه برجستهای را به خود اختصاص داده است. حکمت متشخص زنانه در دین یهود در مقام حخما یا شخینا و در دین بودایی در مقام پراجناپارامیتا، ظاهر گشته است. از آن رو که این ادیان، از قدیمیترین و پرطرفدارترین ادیان جهان محسوب میشوند، بررسی حکمت متشخص الهی در قالب زنانهاش اهمیت فراوانی دارد چرا که شباهتها و تفاوتها در آموزههایی که پیرامون این شخصیت پدید آمده است نمایان شده و تاثیر آن در جامعهی دینی با ارزش بخشیدن به جایگاه زنان مشخص میگردد. در این پژوهش، کوشش میشود که سیر تحول این مفهوم در این دو سنت دینی، ابعاد و کارکرد اجتماعی آن مورد بحث قرار گیرد.
Studying about the feminine aspect of God in various religions is one of the topics that has been discussed in feminist theology and it could promotes the status of women in the religious community. One of the important issues in this field is the feminine embodiment of divine wisdom. This female divine figure has a prominent place in the two religions, namely, Judaism and Buddhism. The embodied feminine wisdom has appeared in Judaism as Hakhma or Shekhina and in Buddhism as Prajnaparamita. Since these religions are known as the oldest and most popular religions in the world, it is very important to study about the embodied divine wisdom in its feminine form. Moreover, the impact of this issue on the religious community has been cleared. This research tries to discuss the evolution of this concept in these two religious traditions, its dimensions and social function.
خلاصه ماشینی:
1 تجسم زنانۀ حکمت الهي در دين يهود و دين بودايي 2 مريم السادات سياهپوش دانشجوي دکتري اديان و عرفان تطبيقي، دانشکدة حقوق ، الهيات و علوم سياسي، واحد علوم و تحقيقات ، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران ، ايران چکيده يکي از موضوعات مورد بحث در الهيات فمينيستي، بررسي جنبه ي مونث الهي در اديان گوناگون است که به واسطه ي آن ، جايگاه زنان در جامعه ي ديني بالا برده ميشود.
از آن رو که اين اديان ، از قديميترين و پرطرفدارترين اديان جهان محسوب ميشوند، بررسي حکمت متشخص الهي در قالب زنانه اش اهميت فراواني دارد چرا که شباهت ها و تفاوت ها در آموزه هايي که پيرامون اين شخصيت پديد آمده است نمايان شده و تاثير آن در جامعه ي ديني با ارزش بخشيدن به جايگاه زنان مشخص ميگردد.
4 در بحث از حکمت متشخص به عنوان جنبه اي الهي در دين بودايي نيز بايد توجه داشت که بنيانگذار اين کيش از پيروان خود ميخواست که بيشتر بر رنج بشر و رهايي از ١مورگان ، سو، «رويکرد هاي فمينيستي»، راهنماي دين پژوهي؛ آشنايي با ده رويکرد در مطالعه ي اديان ، ويراسته ي رابرت سگال ، ترجمه ي محسن زندي و محمد حقاني فضل ، قم : انتشارات دانشگاه اديان و مذاهب ، ١٣٩١، ص ٣٩٧.
در واقع ، حکمت شکل ديگر "شخينا" يا "حضور الهي" است ؛ هر دو در نور و شکوه توصيف شده ، در آفرينش دخيل بوده ، در آسمان اقامت داشته و نقش واسطه ميان خدا و جهان را در حال صعود و نزول و بال زنان ، ايفا کرده اند.