چکیده:
امروزه در گفتگوهای بین ادیانی اصطلاح «ایمان ابراهیمی» کاربرد فراوانی دارد اما تا کنون ابعاد کلامی آن کمتر مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش درصدد است تا این اصطلاح را بیشتر تجزیه و تحلیل کند تا ابعاد مختلف آن از حیث دین شناسی روشنتر گردد. در این جستار از میان «ادیان ابراهیمی» مسیحیت و اسلام را برگزیده ایم و می کوشیم سطوح کاربرد متفاوت اصطلاح «ایمان ابراهیمی» در میان پژوهشگران حوزهی دین بررسی کنیم. به این منظور ابتدا باید بطور گذرا وجوه گوناگون تشابه و اختلاف کلامی مسیحیت و اسلام حول مفهوم «ایمان» نشان داده شود تا از این رهگذر اصطلاح «ایمان ابراهیمی» و نقش مهم و کلیدی آن در گفتگوهای مسیحی – اسلامی برجسته شود. یادآوری این نکته مهم ضروری است که مسیحیت ایمان را علاوه بر پرستش خدا، ناظر به پرستش مسیح نیز میداند، اما در اسلام مفهوم ایمان که از نظر لغوی برگرفته از «امن» است، شامل مراتب و سطوح مختلفی است که از تصدیق قلبی به یگانگی خداوند تا عمل بر بنیاد احکام الهی را در بر می گیرد.
Today, the term "Abrahamic faith" is widely used in interfaith dialogue, but so far the term has not been seriously criticized verbally; this article seeks to do just that. The "Abrahamic religions" are Judaism, Christianity and Islam; however, this article will focus just on Christianity and Islam. Our purpose in this article is to survey the term "Abrahamic faith" by assessing the different levels of the use of the term among scholars in the field of religion. For this, it is necessary to examine the theological connection between Christianity and Islam. The purpose of this study is to show the coherence and discontinuity of the teachings of Christianity and Islam, which requires a careful study. This study of "Abrahamic faith" concludes with a reference to its problematic nature, and constructive reflections on interfaith dialogue.
خلاصه ماشینی:
ايمان ابراهيمي در اسلام و مسيحيت امين مرادي دانشجوي دکتري گروه اديان و عرفان ، واحد يادگار امام خميني(ره ) شهرري، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران ، ايران 2 محمودرضا اسفنديار دانشيار گروه اديان و عرفان ، واحد يادگار امام خميني(ره ) شهرري، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران ، ايران عبدالحسين لطيفي استاديار گروه اديان و عرفان ، واحد يادگار امام خميني(ره ) شهرري، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران ، ايران چکيده امروزه در گفتگوهاي بين ادياني اصطلاح «ايمان ابراهيمي » کاربرد فراواني دارد اما تا کنون ابعاد کلامي آن کمتر مورد نقد و بررسي قرار گرفته است .
اگرچه در جوامعي که به لحاظ ديني تکثرگرا هستند، وجود اين گونه مشارکت ها بسيار مهم و ضروري ست ، اما توجه ما صرفا معطوف به کارکرد اين اصطلاح در گفتگوهاي بين ادياني نيست بلکه کاربرد بررسي نشده ي اصطلاح «ايمان ابراهيمي » يا «مذاهب ابراهيمي » در بافتار کلامي نيز مورد نظر است .
در ادامه براي تحقيق کاربرد سطح سوم اصطلاح «اديان ابراهيمي »، بايد به بررسي اين مسايل بپردازيم که آيا مسيحيت و اسلام «نوعي وحدت بنيادين ديني » و «ادعاي وحي واحد» را به اشتراک ميگذارند؟ و ديگر اينکه چهار آموزه ي اصلي مسيحيت يعني باور به تجسد خدا در عيسي مسيح ، تصليب و رستاخيزش ، وثاقت کتاب مقدس و در نهايت تثليث چگونه با ديدگاههاي کلامي اسلام قابل توجيه است .