چکیده:
در این پژوهش تلاش می شود تا مفهوم شناسی کاملی از معانی لغوی و اصطلاحی ربا در فقه و متون اسلامی ارائه شده و با معانی لغوی و اصطلاحی یوژوری و اینترست در جهان غرب مقایسه شود. یافته های این پژوهش که به روش تحلیلی-توصیفی به دست آمده ، نشان می دهد که اولا ربا هم در فقه اسلامی و هم در ادبیات غرب، در قرض و غیرقرض مصداق می یابد. ثانیا ربا در فقه اسلامی، مطلق زیاده (خواه کم باشد و خواه زیاد) را شامل می شود؛ اما در غرب تنها مازاد زیاد و قابل توجه ربا تعریف می شود. از
این رو، نرخ های ربای پایین، نرخ بهره نامیده شده و بدون اشکال در نظر گرفته می شوند. ثالثا، بالابودن نرخ در تعیین مصادیق ربا در فقه اسلامی هیچگونه اثری ندارد، اما در ادبیات متعارف بالابودن نرخ در شناسایی ربا اثرگذاری اساسی دارد. سرانجام اینکه ترجمه کلمه یوژوری یا اینترست به ربای مصطلح در فقه اسلامی، تسامحی و گمراه کننده است؛ چرا که ربا، یوژوری و اینترست رابطه منطقی عموم و خصوص من وجه دارند.
In this paper, an attempt is made to investigate the comprehensive terminology of Riba in context to its prevailing literal and conceptual definition in Fiqh and Islamic Jurisprudence and compare it with etymology of terms usury and interest rate in the western literature, pro rata. For this purpose, we have applied the Analytical-Descriptive Methodology to construe the issue thereto. The results prima facie, indicate that in typology, the phenomenon of Riba could be manifested both in the Islamic jurisprudence and western texts, but it carries de facto unakin epiphany in Qard and non-Qard contracts in toto. Second, in Islamic treatise, Riba consists per se, the utter excessiveness in terms of modicum or soaring rates, while, in western exposition, it denotes significant and mere excess acceleration of rate, de jure and hence the low rates are designated as interest rates and are quite permissible sine die. Third, in Islamic Fiqh, the high or low rate does not make any difference on realization of Riba, while, in western conventional manuscripts, it does matter Sine qua non. Finally the insinuation of usury or interest rate as cognominated Riba in Islamic jurisprudence is sheer dereliction and erratic, due to the fact that the Riba, usury and interest rate are subject to logical relation of General and Particular, Sui generis.
خلاصه ماشینی:
مفهوم شناسي معاني لغوي و اصطلاحي ربا در اسلام و غرب ؛ رويکردي تطبيقي دکتر حسين ميثمي ،١دکتر کامران ندري و فرشته ملاکريمي چکيده در اين پژوهش تلاش ميشود تا مفهوم شناسي کاملي از معاني لغوي و اصطلاحي ربا در فقه و متون اسلامي ارائه شده و بـا معـاني لغوي و اصطلاحي يوژوري و اينترست در جهان غرب مقايسه شود.
در واقع ، لازم است به اين پرسش ، پاسـخ داده شـود که آيا معاني لغوي و اصطلاحي ربا در اسلام با معناي يوژوري در ادبيات متعارف غـرب يکسـان اسـت ؟ آيا زماني که يک اندشمند غربي واژه يوژوري را به زبان ميراند، همان معني را مورد نظر قرار مـيدهـد که فقهاي مسلمان از ربا در ذهن دارند؟ اين پژوهش به منظور ارائـه پاسـخ بـه ايـن پرسـش هـا انجـام ميشود.
بخشي و دلالي (١٣٩٠) به بررسي ريشه هاي عيني و ذهني مطـرح شـده از سـوي اقتصـاددانان سرمايه داري در توجيه وجود نرخ بهره پولي مثبت پرداخته و نشان مي دهند که بسياري از آنها نه تنهـا از منظر اسلامي بلکه از ديدگاه منطقي و با در نظر گرفتن ديدگاه هاي گروه هـاي ديگـري از متفکـرين اقتصاد متعارف قابل نقد است .
موسويان و ميثمي (١٣٩٣) بـه نقـد دو گـروه ديـدگاه هـا در زمينـه رابطـه بهـره بـانکي و ربـا ميپردازند که عبارتند از: ديدگاه هاي توجيه کننده مشروعيت بهره بانکي و ديـدگاه هـاي توسـعه دهنـده اصل حرمت ربا.
صديقي (١٣٨٩) مباحث نظري مرتبط با توانمنديهاي نظام بانکداري اسلامي را بـا عنـوان حکمـت تحريم ربا مورد بررسي قرار ميدهد و پس از ذکر مباحثي به اين نتيجه ميرسد که نظـام بانکـداري اسـلامي نه تنها ثبات و کارايي بيشتري را نويد ميدهد، بلکه عدالت و رشد بيشتري را نيز بـه همـراه دارد.