چکیده:
مسایل آموزشی و تربیتی »خودکشی,جامعه ستیزی و نظایر ان حکایت می کنند. این تحقیق از منظر جامعه شناختی. پدیده
طلاق را مورد بررسی قرار داده است. طلاق یک پدیده چند وجهی است: زیرا از یک جهت. پدیده حقوقی است و از جهت
دیگرء یک پدیده روان شناختی و حتی یک پدیده اقتصادی و از زاویه دیگر پدیده ای اجتماعی. از آن جا که علل و زمینه های
گوناگون و نیز بستر یک نظام اجتماعی در شکل گیری طلاق مور می باشد. به عنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته است.
برخی از عوامل و زمینه های اجتماعی که در ایجاد طلاق موثر است. در سطح کلان و بعضی در سطح متوسط و تعدادی نیز در
سطح خرد عمل می کنند» همچنین بعضی از علل» از آن چنان قوتی برخوردارند که می توانند به عنوان علت العلل طلاق عمل
کنندء در حالی که بعضی در حد زمینه ساز و بسترسازی ایجاد این پدیده موئرند. از سوی دیگرء بعضی از این علل ممکن است
به تنهایی کارساز بوده و برخی دیگرء نیاز به علتی غیر از علل اجتماعی داشته باشند تا بتوانند به عنوان عامل طلاق عمل کنند.
انها نیز دچار آسیب میشوند.
خلاصه ماشینی:
طلاق یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی است که تاثیر فراوانی در به هم زدن تعادل روحی و روانی انسان ها و در نهایت آثار شوم آن در جامعه خودش را نشان می دهد و منجر به کاهش انسجام و یکپارچگی اجتماعی می شود وکانون مقدس خانواده را از هم می پاشد.
از سوی دیگر، طلاق یک پدیده اجتماعی نیز هست; به این معنا که علل و زمینه های اجتماعی موجود و به طور کلی، ساختار جامعه می تواند سبب از هم گسیختگی خانواده شود.
ممکن است در بعضی موارد، خانواده هنجارهای اساسی جامعه را رعایت نکند، اما این مساله صرفا موجب انفصال خانواده نشود، بلکه به صورت یک عامل پنهان و آتش زیرخاکستر باقی بماند; چنانچه خانواده با مشکل جدی روبرو شد آن عامل بروز کند و آزادی، شاهدخت، سهامی، سوسن، قهرمانی، زهرا، قلی پور، گلنار (1389)، ارزیابی عوامل اجتماعی زمینه ساز طلاق عاطفی در میان کارکنان زن شرکت بهره برداری نفت گچساران، فصلنامه زن و بهداشت، شماره3، صص117-101.
1 2 علل و زمینه های جامعه شناختی طلاق 1- خانواده جامعه شناسان «خانواده » را این گونه تعریف می کنند: «خانواده گروهی است اجتماعی و متشکل از افرادی که دارای روابط سببی (زن و شوهر) و احیانا نسبی (با وجود فرزندان) و گاه فرزندپذیری با یکدیگرند.