چکیده:
بخشی از آموزههای اقتصادی نظام اسلامی، راهکارهای مقاله با تحریم اقتصادی است. این مسئله مورد توجه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) قرار گرفته است زیرا در شرایط فشار، تحریم و خصومتهای شدید، میتواند تعیینکننده رشد و شکوفایی کشور باشد. این روشها میتواند از یکسو مولفههای رشد، توسعه اقتصادی و رفاه عمومی را ارائه دهد و از سوی دیگر، شیوهها و عناصر مقابله با تحریمهای خصمانه بیگانگان با اسلام و نیز برخورد با مفاسد داخلی و سالمسازی آن، با فعالیتهای اقتصادی را بیان کند و بستر لازم جهت رشد معنوی و سعادت ابدی انسان را فراهم سازد. لذا این مقاله به بررسی راهکارهای مقابله با تحریم اقتصادی از نظر مقام معظم رهبری در پسابرجام میپردازد تا بتواند با توجه به بدعهدیهای غرب و تحریمهای بیرونی و ظرفیتهای درونی، بهترین راهکارها را در این زمینه از دیدگاه مقام معظم رهبری ارائه نماید. زیرا بیانات ایشان در برخی از موارد نحوه مواجهه را بهصورت عام بیان نموده است بهگونهای که عموم مردم و مسئولین را در برمیگیرد و در برخی از فرمایشاتشان، روی سخن با مسئولین است که بتوانند در عرصه خارجی هم مثمر ثمر باشند. البته موفقیت در این عرصه نیازمند همراهی و همکاری مردم و مسئولین است که مورد توجه ایشان نیز قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
به همین دلیل قبل از ورود به بحث عالم برزخ و بررسی آن در اندیشه وهابیت باید به نگرش وحی و همچنین فلاسفه اسلامی در مورد انسان پرداخته و نگرش وهابیت را در این مورد ارزیابی قرار دهیم و سپس به بحث مورد نظر یعنی عالم برزخ پرداخته و بیان نماییم که با توجه به انسانشناسی وهابیت آیا آنها میتوانند قائل به عالم برزخ و حیات برزخی باشند یا خیر ؟ و اگر میتوانند به چنین مسئلهای معتقد باشند آیا دیدگاه آنها همان دیدگاه اصیل قرآنی و روایی است یا اینکه با آن متفاوت خواهد بود ؟ با توجه به جستجویی که توسط نگارنده در منابع انجام گرفته بطور مستقل به چنین موضوعی پرداخته شده است و در کتب و مقالاتی که در زمینه عقائد وهابیت تالیف گردیده بیشتر به حیات برزخی از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته شده و بطور مستقل به عقیده وهابیت در این باره توجه نشده است.
(صدر الدین شیرازی، 1360: 340) 4-عالم برزخ با توجه به آنچه که بیان گردید نگرش وحی و فلاسفه ی اسلامی در مورد انسان این است که حقیقت انسان امری مجرد از ماده میباشد و مرگ مربوط به مرتبه ی مادی اوست و امر مجرد مرگ و نابودی ندارد؛ پس انسان پس از مرگش باقی و برقرار است و چون حقیقت او امری جاویدان است به حیات خود ادامه می دهد؛ فقط نشئه ی او عوض شده است در دنیا احکام ماده بر او جاری بود و بعد از مرگ احکام عوالم دیگری که در آن قرار می گیرد بر او حاکم خواهد بود.