چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش معلمان اول ابتدایی در ارتباط با یادگیری درس ریاضی دانشآموزان با تجارب آموزش آی مت و دانشآموزان عادی، در سال 1399 انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی و علی مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش شامل 55 نفر از معلمان رسمی و قراردادی دوره ابتدایی بود. بر اساس فرمول کوکران، 48 نفر از معلمان، به روش نمونهگیری تصادفی، بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامههای عملکرد تحصیلی مقیمی، اشتیاق به تحصیل وانگ و همکاران، سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده، خودکارآمدی تحصیلی مظاهری، یادگیری تحصیلی و اعتماد به نفس دانشآموزان محقق ساخته بوده است. محاسبهی پایایی با روش آلفای کرونباخ و روایی محتوایی آن توسط خبرگان و اهل فن مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی (معادلات ساختاری و تی تست مستقل) استفاده شد. نتایج پژوهش نشاندهنده عدم وجود تفاوت معنادار در میان نگرش معلمان و توانایی یادگیری، اعتماد به نفس، خودکارآمدی، اشتیاق به مدرسه و سرزندگی تحصیلی دانشآموزان اول ابتدایی بود و تنها در شاخص عملکرد تحصیلی در میان دانشآموزان استفاده کننده از آی مت و عادی تفاوت معناداری وجود داشت.
The aim of this study was to compare the attitudes of first elementary teachers in relation to students' learning of
mathematics with the experiences of I-Math education and normal students in 1399. The research method was
correlational and causal comparative. The statistical population of the study included 55 formal and contract
primary school teachers. According to Cochran's formula, 48 teachers were selected by random sampling. The
instruments used in this study were Moghimi Academic Performance Questionnaire, Wang et al.'s desire to
study, Hossein Chari and Dehghanizadeh's academic vitality, Mazaheri's academic self-efficacy, academic
learning and students' self-confidence. Reliability calculation by Cronbach's alpha method and its content
validity were confirmed by experts and technicians. Descriptive statistics (mean and standard deviation) and
inferential statistics (structural equations and independent t-test) were used to analyze the data. The results
showed that there was no significant difference between teachers' attitudes and learning ability, self-confidence,
self-efficacy, school enthusiasm and academic vivacity of first graders and only There was in academic
performance index among students using I-Math and normal.
خلاصه ماشینی:
مقایسه نگرش معلمان اول ابتدایی در ارتباط با یادگیری درس ریاضی دانشآموزان با تجارب آموزش I-Math و دانشآموزان عادی نجمه معصوم زاده1، مهدی وارث*2 1 کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.
گرچه پژوهشهای مختلفی در خصوص نوع نگرش معلمان در خصوص تأثیرات استفاده از رویکردهای مختلف آموزشهای نوین انجام شده است؛ اما در خصوص موضوع این تحقیق در راستای بررسی نگرش معلمان در بحث درس ریاضی در مورد دانشآموزان استفاده کننده از آی مت و عادی، پژوهشی صورت نگرفته است و با توجه به توسعه آموزشگاهها و مراکز آموزشی از این دست در سطح شهر شیراز، انجام تحقیقی در این راستا میتواند نوع نگرش معلمان مقطع اول و دوم ابتدایی در خصوص تأثیرگذار بودن این نوع آموزشها را برای والدین و معلمان و این مراکز آموزشی مشخص نماید.
لذا پژوهش حاضر درصدد بررسي فرضیههای زير بوده است: بین نگرش معلمان در خصوص توانایی یادگیری دانشآموزان اول ابتدایی استفاده کننده از آی مت و عادی تفاوت معناداری وجود دارد.
پژوهشی توسط معظمی (1389) با عنوان بررسی نگرش معلمان پایههای اول و دوم ابتدایی شهر تهران نسبت به تحقق اهداف طرح ارزشیابی توصیفی در ابعاد بهبود یادگیری، بهبود بهداشت روحی و روانی دانشآموزان انجام شد که نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات این تحقیق نشان داد که معلمان در مورد هر سه سؤال مطرح شده در این پژوهش نگرش مثبتی داشته و معتقدند ارزشیابی توصیفی تأثیر مثبتی بر تسهیل فرایند یاددهی - یادگیری، سلامت روحی و روانی و بهبود یادگیری دانشآموزان داشته است.