چکیده:
کتاب اصول کافی، یک باب تحت عنوان «أَنَّ الْإِیمَانَ لَا یَضُرُّ مَعَهُ سَیِّئَةٌ وَ الْکُفْرَ لَا یَنْفَعُ مَعَهُ حَسَنَة» در بر دارد که مشتمل بر شش روایت است. چنانکه از عنوان این باب بر میآید، موضوع آن، بر این مطلب دلالت دارد که ایمان، مانع ضرر رساندن اعمال زشت، و کفر، مانع سود رساندن (قبول شدن) اعمال نیک انسان است. با وجود تأیید شدن جملهی دوّم توسّط آیاتی از قرآن، امّا جملهی اوّل، با آیاتی از قرآن در تعارض است. همین تعارض، نگارندگان این سطور را بر آن داشت تا با ترتیب دادن پژوهشی، به بررسی روایات این باب در دو سطح سندی و مفهومی، همّت گماشته و گامی در جهت رفع این تعارض بردارند. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، تنها دو روایت از شش روایت موجود در این باب، با عنوان آن، ارتباط مستقیم دارند که یکی از آنها موثّق و دیگری ضعیف است. از سوی دیگر، ظاهر این روایات، با قرآن، سنّت و عقل، در تعارض بوده و اعتقاد به صحّت مفاهیم آنها، میتواند جامعهی مؤمنین را به سوی فساد و تجرّی سوق دهد و از این جهت، با ادلّهی متعارض، قابل جمع نیست. تفکّر «لا یضرّ مع الأیمان سیّئة»، ریشه در عقاید گروهی به نام مرجئه دارد که بارها مورد مذمّت و لعن پیامبر (ص) و اهلبیت(ع) قرار گرفته است. این احتمال نیز وجود دارد که پیروان این فرقه، برای اعتبار بخشیدن به کلام خود، این سخن را به ائمّه نسبت داده باشند.
There is a chapter in al-Kafi entitled “along with faith no evil deed will harm, and along with disbelief no good deed will benefit”. It includes six hadiths that imply that evil deeds will cause no harm to the faithful, and good deeds will not benefit the disbelievers. The Quranic verses confirm the latter point but contradict the former one. The authors of this essay intended to resolve this apparent contradiction by examining the text and the transmitters of the hadiths. Only two out of the six hadiths are directly related to the theme of the chapter, of which just one is reliable. On the surface, the hadiths appear to be in contradiction to the Quran, Sunnah and the intellect, which may lead the community of the faithful to corruption. The belief that «along with faith no evil deed will harm» belong to the Morjiite sect which was damned by the Prophet (S) and by his household (A). Perhaps this sect attributed the idea to the Imams (A) in order to authorize their school of thought.