چکیده:
یکی از عوامل اثرگذار بر رفتارهای زیستمحیطی زنان، میزان دینداری و آموزههای دینی است. آموزههای دینی در بالابردن ارزشهای زیست-محیطی نقش دارند. مقاله حاضر هدف بررسی رابطه بین میزان دینداری و رفتارهای زیست محیطی در شهر ساری را دنبال میکند. از تئوری ارزش-های فرامادی اینگلهارت، الگوی رفتار محیطگرایانۀ کالموس و اجیمن به عنوان چارچوب تئوریک استفاده شد. روش تحقیق، پیمایشی بوده و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته و استاندارد است. جامعه آماری زنان بالای 18 ساله شهرساری میباشند. تعداد 400 نفر با شیوه نمونهگیری، خوشهای چندمرحلهای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل دادهها، ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرمافزار SPSS است. از اعتبار صوری استفاده شد و پایایی رفتارهای زیستمحیطی 858/ 0 و برای دینداری 937/ 0 است.نتایج نشان میدهد میانگین رفتار زیستمحیطی بالا(78/ 3) است. بین دینداری و رفتار زیستمحیطی رابطه معنادار مثبت و مستقیم(ضریب پیرسون 465/ 0) وجود دارد. دینداری با چهار بعد رفتار زیستمحیطی(رفتار مصرف انرژی، رفتار حفاظت از محیطزیست، رفتار زیستمحیطی در سفر و الگوی خرید زیستمحیطی) رابطه مثبت معنادار دارد. چهار بعد اعتقادی، مناسکی، تجربی و پیامدی دینداری با رفتارهای زیستمحیطی ارتباط مستقیم دارند. بنابراین دینداری و آموزههای دینی نقش مهمی در افزایش رفتارهای زیستمحیطی زنان دارد.
One of the factors affecting women's environmental behaviors is the degree of religiosity and religious teachings. Religious teachings play a role in raising environmental values. The present article aims to investigate the relationship between religiosity and environmental behaviors in Sari. Inglehart's theory of metamaterial values, the pattern of environmentalist behavior of Kalmus and Ajman were used as a theoretical framework. The research method is survey and the data collection tool is a researcher-made and standard questionnaire. The statistical population of women over 18 years old is Shahrsari. A total of 400 individuals were selected by multi-stage cluster sampling as the sample size. The method of data analysis is Pearson correlation coefficient using SPSS software. Formal validity was used and the reliability of environmental behaviors is 0.858 and for religiosity is 0.937. The results show that the average of environmental behavior is high (3.78). There is a significant positive and direct relationship between religiosity and environmental behavior (Pearson coefficient 0.465). Religiosity has a significant positive relationship with four dimensions of environmental behavior (energy consumption behavior, environmental protection behavior, environmental behavior in travel and environmental purchasing pattern). The four doctrinal, ritual, empirical, and consequential dimensions of religiosity are directly related to environmental behaviors. Therefore, religiosity and religious teachings play an important role in increasing women's environmental behaviors.
خلاصه ماشینی:
کلانتری و همکاران (١٣٩٥)، فهیمی (١٣٩٤)، نبوی و شهریاری (١٣٩٣)، اسلامی (١٣٩٢)، سلیمانی (١٣٩١)، کونگ (١٣٨٧)، کاظمی (١٣٨٦)، صادقی و دیگران (١٣٨٦) پژوهش هایی در زمینه ارتباط بین دین و آموزه های دینی با محیط زیست و رفتارهای زیست محیطی انسان ها انجام داده اند.
برخی محققان همچون میرهاشمی ، حق پرست و آصفی (١٣٩٩)، صالحی و امامقلی (١٣٩٥)، حاجی زاده میمندی و فلک الدین (١٣٩٦)،گرامیته ٢ (٢٠١٤)، هالکوس ٣ و دیگران (٢٠١٩) و خوشفر و دیگران (١٣٩٤) نشان می دهند که ناهنجاری های زیست محیطی در جامعه زیاد است .
باید دید که چه رابطه ای بین دینداری و ابعاد آن و رفتارهای زیست محیطی زنان وجود دارد؟ پیشینه تحقیق تحقیقاتی در حوزه دین و دینداری و محیط زیست انجام شده است .
پایایی و ضریب آلفای کرونباخ متغیرها متغیر ابعاد و مؤلفه ها تعداد ضریب آلفای گویه ها کرونباخ دینداری 28 0/937 بعد اعتقادی 0/882 بعد مناسکی 0/785 بعد تجربی 0/953 بعد پیامدی 0/901 رفتارهای زیست محیطی 32 0/858 رفتار مصرف انرژی 0/837 رفتار حفاظت از محیط زیست 0/690 رفتار در سفر 0/545 الگوی خرید 0/705 دین مجموعه ای از نظام های فرهنگی ، اعتقادی و جهان بینی هایی است که با ایجاد نمادهایی ، انسان را به ارزش های روحانی و گاه به ارزش های معنوی ارتباط می دهد.
یافته اصلی مقاله این است که بین دینداری و رفتارهای زیست محیطی زنان رابطه معنادار مستقیم (٠/٤٦٥) وجود دارد.
بررسی رابطه بین میزان دینداری با ارزش ها و رفتارهای زیست محیطی شهروندان (مطالعه موردی : شهر اهواز)، مطالعات جامعه شناختی شهری ، ١(١)، ٧٧ -٩٧.