چکیده:
در آستانه غیبت امام مهدی4 فرقههایی در جهان اسلام شکل گرفت که از میان آنها دو فرقه محمّدیّه و نفیسیّه از اهمیت بهسزایی برخوردار بودند اینان که در عصر امام عسکری7 و پس از شهادت آن حضرت به وجود آمدند باور به امامت سیدمحمّد فرزند دیگر امام هادی7 داشتند. علل شکلگیری این فرقهها مسئله اصلی پژوهش حاضر است که به روش تحلیل تاریخی و با استناد به گزارههای متعدد آن را کاویده و به این پرسش پاسخ داده است که چه عواملی در شکلگیری فرقههای محمّدیه و نفیسیّه مؤثر بودهاند. از این رو مقاله بر این فرضیه استوار است که عواملی مانند روایات موجود درباره جانشینی ائمه: به ویژه امام هادی7، سیره نیکوی سیدمحمد و جایگاه و منزلت او نزد امام هادی7، باور نادرست درباره جانشینی فرزند بزرگتر و برداشت ناصحیح از روایات در اینباره، شبهه بداء، مخفی نگه داشتن امام عسکری7 و بعد از آن پنهان بودن تولد حضرت مهدی4 و اقدامات برخی فرقههای انحرافی مانند فطحیه در شکلگیری این فرقهها تأثیرگذار بودهاند.
On the verge of Imam Mahdi's absence, some sects came up in the Islamic world. Two of them, Muhammadiah and Nafisiyah were very important. These two sects which appeared in the era of Imam Hasan Askari and after his martyrdom, believed that Seyyed Muhammad, the other son of Imam Hasan, is the next Imam. The reason why these sects appeared is the main subject of this article, which is explored through historical analysis concerning multiple related statements. The article is based on the theory that causes like narratives about succession of imams specially succession of Imam Hadi, goodness of Seyyed Muhammad and his position near Imam Hadi, false believes about succession of older son and incorrect perceptions of the relating narratives, misgiving of Badaa, hiddening the birth of Imam Mahdi and some actions of deviant sects like Fatahiah have resulted in forming of these sects
خلاصه ماشینی:
گروه دوّم از محمدیّه که بعدها نفیسیّه نام گرفت و اکثریّت آنها را شامل میشد،(نجاشی، 1407ق) بیان داشتند که سیدمحمد مرده است و ابزار و میراث امامت را به امانت نزد غلام خود نفیس گذاشته تا وی به نائب ایشان تحویل دهد این جریان در نظر آنها شبیه اتفاقی بود که در انتقال وصیت از امام حسین علیهالسلام به امام سجاد علیهالسلام رخ داد که امام حسین علیهالسلام در حرکت خود به سمت کربلا، میراث امامت را به امانت دست ام سلمه( داد و نشانه امام بعد خود را این این نام در بین فرق شیعه دوبار استفاده شده است یکی درمورد واقفیّه که اعتقاد داشتند امام موسی کاظم( نمرده است و این گروه قطع به درگذشت حضرت داشتند و به امامت امام رضا( معتقد بودند و گروه دوم در زمان امام حسن عسکری( که در مقابل کسانی که میپنداشتند که امام فرزندی از خود به جای نگذاشته است و این گروه قطع به وجود فرزندی برای امام داشتند لیکن خود این گروه به شش گروه منشعب شدند.
(کلینی، 1429ق: ج1، 327) جناب جعفر در اعتقاد امامیّه و حتی در بین پیروان فرقه محمّدیه، صلاحیّت برای امامت را نداشته است(تا آنجا که شهادت وی را در مورد یک درهم به دلیل فسق او، مورد اعتنا نبوده)(اشعری قمی، 1360ش: 109) لذا چگونه میتوان او را به عنوان امام مسلمانان معرفی کرد در حالی که امام باید افضل اهل زمان در زمین باشد؟ ب) شبه بداء و عدم فهم درست آن توسط مردم یکی از مهمترین علل شکلگیری فرقهها در آستانه غیبت حضرت مهدی عجل اللهفرجهالشریف فهم نادرست برخی مردم از مسئله بداء بود.