چکیده:
یکی از اهداف مشخص در سیاستهای اقتصادی کشورها، افزایش درآمد و به تبع آن توسعه اقتصادی آن کشورها بدون وابستگی به فروش منابع خام میباشد. این موضوع یکی از برنامههای اساسی ایران به عنوان اقتصاد بدون نفت میباشد. گرایش روبه رشد مردم به ورزش و نیاز به مصرف کالاها و خدمات ورزشی باعث شده تا صنعت ورزش روند درآمدزایی بیسابقهای را تجربه کرده و سهم بسزایی در اقتصاد کشورها ایفا کند. بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم سرمایهگذاری در ورزش و تاثیر آن بر روی رشد و توسعه اقتصادی، یک مسئله بسیار مهم برای اقتصاد کشورها میباشد. کانادا، انگلیس و آمریکا از جمله کشورهایی هستند که تحقیقات گستردهای در این زمینه انجام دادهاند. صنعت ورزش در آمریکا نوعی ماشین اقتصادی است که سالانه میلیونها دلار درآمد دارد. رواج ورزش و تفریحات سالم در عصر حاضر به ویژه در کشورهای توسعه یافته سبب رونق هرچه بیشتر این صنعت شده است. هرچند صنعت ورزش در دهه 1990 میلادی از قدرت خاصی بیش از آنچه تصور میشد برخوردار بود ولی هنوز یک صنعت جوان است و تمامی مشکلات یک صنعت جوان را داراست. کمیت و کیفیت بخشهای صنعت ورزش در هر کشوری با توجه به اندازه و دامنه این صنعت متفاوت است از این رو تا کنون الگوی واحد و یکسانی برای آن ارائه نشده است.
خلاصه ماشینی:
واژگان کلیدی: ورزش، اقتصاد ورزش، رشد اقتصادي، توسعه ورزش، درآمدزایی ورزشی بخش اول: کلیات مردم با رويکردهاي مختلف با ورزش روبرو ميشوند همانند ورزشکاران، مربيان، مسئولان، حاميان، داوطلبان، دانشمندان، هنرمندان، رسانهها و تماشاگران و طرفداران که هرکدام رويکرد خاص خود را دارند: ورزش يکي از انواع فراغتهاست که شادي به ارمغان ميآورد و باعث افزايش آرامش روحي و بهبود کيفيت زندگي ميشود.
فدراسيون ورزشي اروپا در سال 1992 تعريف خلاصهاي از ورزش انجام داده است: ورزش يک فعاليت فيزيکي است که در آن از طريق مشارکت سازمانيافته و يا غير سازمانيافته، جهت گسترش سلامت جسمي و فکري، ايجاد رابطههاي اجتماعي و يا بدست آوردن نتايج در مسابقات انجام ميشود (فدراسيون اروپا، 1992).
به طور مثال، براي برگزاري مسابقات ليگ، فعاليتهاي مربوط به ساخت و آماده سازي استاديومها و سالنهاي ورزشي، سازماندهي مسابقات و برگزاري آن، خدمات مربوط به بليط فروشي و تسهيلات جنبي مانند ترافيک و پارکينگ، فعاليتهاي مربوط به رسانهها اعم از خبر رساني يا تحليل رويدادهاي انجام شده الزامي خواهد شد و اين مجموعه عوامل به گسترش صنعت و بازار ورزش منجر خواهد شد (يوسفي و حسني، ص5).
هدف اين تکليف، رشد سيستماتيک و همسان استفاده از ورزش براي توسعه و صلح، در سطح جامعه و همچنين ايجاد حمايت ويژه از چنين فعاليتهايي توسط دولتها و سازمانهاي مرتبط با ورزش ميباشد.
رشد فرصتهاي شغلي در صنعت ورزش نيز با همهگير شدن ورزش در بين جوامع مختلف ارتباط دارد ورزش يکي از حيطههاي پر رونق اقتصادي براي ايجاد اشتغال بوده است (سازمان تربيت بدني، 1384).