چکیده:
قریب دو دهه است که فرضیه خلاقیت و تأثیرات آن در یادگیری مورد توجه محققین زبانآموزی دنیای غرب بالاخص کشور کانادا قرار گرفته است.این مطالعات ثابت کرده است که به هنگام یادگیری مفاهیمی که توسط شخص زبانآموز به کمک ذهن او خلق میگردد از مفاهیمی که از طریق هر ابزار آموزشی مستقیم و غیرمستقم ارائه میگردد به مراتب بهتر به خاطر سپرده شده و بهتر به یاد آورده میشوند.از طرف دیگر به ساختارهای کلیشهای به عنوان یک پدیده حاشیهای نگاه شده و عقیده بر این است که زبانآموز از آنها صرفا در ایجاد ارتباط استفاده میکند و در مراحل بعدی کلا کنار گذاشته میشوند.هدف عمدهای که در این تحقیق موردنظر میباشد میزان تأثیری است که ارائه کلیشهءهای بیانی زبان دوم به همراهی فرآیند خلاق در تسریع و تسهیل یادگیری ساختارهای نحوی زبان دوم دارند جامعه آماری این پژوهش دانشآموزانی که در یکی از آموزشگاههای زبان در سطح شهر اصفهان مشغول فراگیری زبان دوم بودند تشکیل میدهند.در مرحله نخست تعداد 120 نفر از طریق آزمون مهارت زبانی انتخاب شدند.تعداد 60 نفر از این افراد از طریق تکینک گروههای همتا جهت شرکت در آزمایش مورد استفاده قرار گرفتند.دامنه سنی این دانشآموزان از 11 تا 12 سالگی بود و از نظر مهارت زبانی در حد مبتدی قرار داشتند.تعداد 60 تفر موردنظر بدو گروه تجربی و شاهد بطور مساوی تقسیم شدند.به گروه تجربی مواد درسی که شامل کلیشههای بیانی بود تدریس شد.از گروه تجربی 16 نفر انتخاب شدند و در 6 جلسه در مصاحبه شرکت کردند.تمام گروههای دانشآموزان ضبط شد و برای هریک پرونده File) جداگانهای فراهم گردید.در مرحله بعد این پروندهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند جهت اطمینان از عدم شرکت افراد در دورههای آموزشی دیگر خارج از کلاس موردنظر،پرسشنامهای در همین خصوص توسط آنها در اوایل دوره آموزشی تکمیل شد.در این تحقیق چون از یک طرف با عملکرد مقایسه فراوانی تعمیمهای افراطی که مربوط به اشکال دستوری ارجاع دوم شخص-ارجاع سوم-کاربرد ضمایر سوم شخص و توالی واژگانی معکوس و خبری کلیشههای بیانی و از طرف دیگر با فراوانی کلمات پرسشی (V-less) و (V-headed) و (V-headed chunk) قرضیه ساختار خلاق روبهرو بودیم،از روش آماری مربع خی( (chi square-به عنوان روشهای تجزیه و تحلیل یافتههای آماری استفاده شد. نتایج نشان داد که تعاملی پویا و دوسویه بین کلیشههای بیانی و ساختار خلاق وجود دارد.اصولا دانشآموزانی موفقتر بودند که از کلیشههای بیانی به عنوان سکوی پرتابی برای ورود به مرحله فرضیه ساختار خلاق استفاده کرده و در موقعیتهای مختلف ارتباطی زبان آنها را بکار گیرند
خلاصه ماشینی:
"این مطالعات ثابت کرده است که به هنگام یادگیری مفاهیمی که توسط شخص زبانآموز به
شده و عقیده بر این است که زبانآموز از آنها صرفا در ایجاد ارتباط استفاده میکند و در مراحل بعدی کلا کنار گذاشته
هدف عمدهای که در این تحقیق موردنظر میباشد میزان تأثیری است که ارائه کلیشهءهای بیانی زبان دوم به
در مرحله نخست تعداد 120 نفر از طریق آزمون مهارت زبانی انتخاب شدند.
این افراد از طریق تکینک گروههای همتا جهت شرکت در آزمایش مورد استفاده قرار گرفتند.
به گروه تجربی مواد درسی که شامل کلیشههای بیانی بود تدریس شد.
در مرحله بعد این پروندهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند جهت اطمینان از عدم شرکت افراد در
شخص-ارجاع سوم-کاربرد ضمایر سوم شخص و توالی واژگانی معکوس و خبری کلیشههای بیانی و از طرف دیگر با
بودند که از کلیشههای بیانی به عنوان سکوی پرتابی برای ورود به مرحله فرضیه ساختار خلاق استفاده کرده و در موقعیتهای"