چکیده:
هدف از مقاله ی حاضر بررسی نحوه ی تاثیرگذاری بازارچه های مرزی و گسترش مبادلات تجاری بر احساس امنیت روانی مرزنشینان شهرستان بانه بوده است. روستاهای واقع در نقاط صفر مرزی به دلایلی چون دوری از مرکز و عدم دسترسی کافی به بسیاری از امکانات، از جمله مناطق محروم کشور میباشند که رسیدگی به وضعیت آنان امری ضروری میباشد. ایجاد بازارچه های مرزی در این مناطق، می تواند عاملی مناسب جهت تحقق یافتن هدف مذکور باشد. با توجه به اهداف پژوهش، روش پژوهش کمی- کیفی (ترکیبی) و جامعه آماری شامل کلیه سرپرستان خانوار دو دسته از روستاهای دور و نزدیک به بازارچه های مرزی در شهرستان بانه می باشد. از دو منبع پرسشنامه و مصاحبه ساختار نیافته استفاده به عمل آمده و همچنین حجم نمونه، شامل ۲۳۷ نفر از اهالی روستاهای دور و نزدیک به بازارچه های مرزی می باشد. همچنین به منظور پی بردن به لایه های نهان رابطه، با تعداد ۳۵ نفر از اهالی نیز مصاحبه فردی انجام شده است. بر اساس این تحقیق افرادی که همجواری بیشتر با این بازار چه ها دارند و بیشتر با این نوع بازارها در مراوده هستند، از امنیت روانی بیشتری نسبت به سایر افراد با توجه به این زمینه اجتماعی و در این محدوده مطالعاتی، برخوردارند. یافته ها (آزمون فرضیه ها و مصاحبه ها) نشان می دهند که مرزنشینان نزدیک به بازارچه های مرزی نسبت به روستاهای دور از بازارچه ها، به لحاظ روانی از احساس امنیت بیشتری برخوردارند. با توجه به یافته های پژوهش بازارچه های مرزی بر امنیت روانی مرزنشینان تاثیر دو سویه دارد. به این معنی که هر چند منفعت حاصل بیشتر شامل دلالان و سوداگران شهری بوده است؛ با این وجود تاکنون روستاهای محدودی (ننور و کیله عباس آباد) از این بازارچه ها به طور مستقیم سود برده اند. مردم روستاهای استفاده کننده از مزایای این بازارچه ها، فعالیت آنها را مفید ارزیابی می کنند؛ ولی چون اشتغال آن برای تمام مرزنشینان نبوده و فقط شامل روستاهای نزدیک شده است، با نارضایتی هایی هم روبرو بوده و به لحاظ روانی ناامنی هایی برای ساکنان منطقه به همراه داشته است. بنابراین ضروری است تا علاوه بر روستاهای نزدیک به بازارچه های مرزی، سایر مردم مرزنشین ساکن در روستاهای دیگر نیز از مزایای بازارچه ها سود ببرند تا احساس امنیت روانی بیشتری را برای منطقه به همراه داشته باشد.