چکیده:
پدرام جم در پژوهش تازهای به نام «آیا ساسانیان روحانیتبار بودند؟» به بازنگری روایت محمّد بن جریر طبری دربارة ساسان، نیای ساسانیان، و پیوند او با آتشکدة ایزدبانو آناهیتا در اصطخر پارس میپردازد و این گزارش را با آگاهیهای حقوقی زردشتی دورة ساسانیان میسنجد و نتیجه میگیرد که ساسان در این آتشکده «سالار آتش» بوده و منصب دینی نداشته است. همچنین او گزارش آگاثیاس، تاریخنگار بیزانسی، را دربارة تبار و پیشینة خاندانی اردشیر بابکان (224-240م)، بنیانگذار شاهنشاهی ساسانیان، با دیگر منابع تاریخی میسنجد و باور دارد که از روایت آگاثیاس نیز چیزی دربارة تبار روحانی اردشیر و خانوادة او به دست نمیآید. بنابراین، جم دیدگاه پژوهندگان ایرانی و غیر ایرانی را دربارة روحانیتبار بودن ساسانیان درست نمیداند و اینکه آنها، بر پایة روایت طبری، ساسان را «موبد»، «هیربد» و یا «نگهبان آتشکدة آناهیتا» در اصطخر پارس انگاشته و یا، بر پایة روایت آگاثیاس، اردشیر را مردی روحانی پنداشتهاند، برداشتهای نادرستی از روایتهای طبری و آگاثیاس میانگارد و نیاکان اردشیر را از اشراف محلّی استان پارس میداند. با وجود این، به باور ما برداشتها و نتیجهگیریهای جم نادرستاند و ساسانیان بهراستی روحانیتبار بودهاند. در این پژوهش، با تحلیل گزارشهای طبری و آگاثیاس و نیز دیدگاه پارهای از پژوهندگان ایرانی و غیر ایرانی دربارة تبار ساسانیان و کیستی و پایگاه ساسان و بابک و پیوند آنها با آتشکدة آناهیتا در اصطخر پارس، به نقد رویکرد و دیدگاه تازة جم دربارة خاستگاه اشرافی ساسانیان و روحانیتبار نبودن آنها خواهیم پرداخت.
Reviewing the narration of Muhammad ibn Jarir Tabari (died: 310 AH) on Sasan, the ancestor of
the Sasanians and his connection with the fire temple of the goddess Anahita in Pars Istakhr and
comparing this report with the Zoroastrian legal knowledge of the Sasanian period, Pedram Jam
in a new study titled “Were Sasanians of Priestly Lineage?” concludes that Sasan was “the Lord of
Fire” and did not have a religious position in this temple. He also compares the Agathias’ report,
a Byzantine historian, on the lineage and family background of Ardasir son of Babak (224-240
AD), the founder of the Sasanian Empire, with other historical sources and believes that Agathias’
account has nothing to do with the priestly lineage of Ardasir and his family. Thus, Jam assumes
the view of Iranian and non-Iranian scholars on the priestly descent of the Sasanians and that
according to Tabari, they considered Sasan as a “mobed”, “herbed“ or “guardian of the fire temple
of Anahita” in Istkhar, Pars or that according to Agathias, they regarded Ardasir as a clergy man,
to be misinterpretations of the Tabari’s and Agathias’ narrations and he considers the ancestors
of Ardasir as local aristocrats of Pars province. Nevertheless, I believe that Jam’s perceptions and
conclusions are incorrect and Sasanians were indeed of priestly lineage. Analyzing the reports
of Tabari and Agathias and also the views of some Iranian and non-Iranian scholars about the
Sasanian descent and the identity and the status of Sasan and Babak and their connection with
the Anahita fire temple in Istakhr, Pars, this study criticizes the recent view and approach of Jam
on the aristocratic origin of Sasanians and non-priestly lineage of them.
خلاصه ماشینی:
کلمان هوار، ايران و تمدن ايراني، ترجمۀ حسن انوشه (تهران : اميرکبير، ١٣٦٣)، ص ١٢٣؛ رومن گيرشمن ، ايران از آغاز تا اسلام ، ترجمۀ محمد معين (تهران : علمي و فرهنگي، ١٣٧٤)، ص ٣٤٦-٣٤٧؛ ميخائيل ميخائيلوويچ دياکونوف ، تاريخ ايران باســتان ، ترجمۀ روحي ارباب (تهران : علمي و فرهنگي، ١٣٩٣)، ص ٢٨٨؛ ژاک دوشن گيمن ، دين ايران باستان ، ترجمۀ رؤيا منجم (تهران : نشر علم ، ١٣٨٥)، ص ٣٣٧؛ جورجينا هرمان ، تجديد حيات هنر و تمدن در ايران باستان ، ترجمۀ مهرداد وحدتي (تهران : مرکز نشر دانشگاهي، ١٣٧٣)، ص ٨٤؛ کتايون مزداپور و همکاران ، اديان و مذاهب در ايران باستان (تهران : سمت ، ١٣٩٤)، ص ٢٨٥ و ٢٨٩؛ Alfred von Gutschmid, “Bemerkungen zu Tabariʼs Sasanidengeschichte, übersetzt von Th. Nöldeke,” Zeitschrift der Deutschen Morgenländischen Gesellschaft, vol.
٢. کارنامۀ اردشير بابکان ؛ با متن پهلوي، آوانويسي، ترجمۀ فارسي و واژه نامه از بهرام فره وشي (تهران : دانشگاه تهران ، ١٣٧٨)، ص ١٠١-١١١ و ١٢٩-١٣٠؛ علي بن حسين مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمۀ ابوالقاسم پاينده ، ج ١ (تهران : علمي و فرهنگي، ١٣٨٢)، ص ٢٤٦؛ ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ ، تاج : آيين کشورداري در ايران و اسلام ، ترجمۀ حبيب الله نوبخت (تهران : آشيانۀ کتاب ، ١٣٨٦)، ص ١٦٣؛ ابوالقاسم فردوسي، شاهنامه ، دفتر ششم ، به کوشش جلال خالقيمطلق و محمود اميدسالار (تهران : مرکز دايره المعارف بزرگ اسلامي، ١٣٩٣)، ص ٢١٠-٢١١.