چکیده:
این نوشتار کوششی است جهت تبیین « نظریه دولت » در فلسفه سیاسی ابن سینا، تا نحوه ارائه دولت مطلوب را در امر سیاسی بر اساس الگوی جستاری اسپریگنز نمایان سازد. از این رو، نگارندگان در این رهگذر با تأمل در آرا و مبانی اندیشه سیاسی ابن سینا، در پی یافتن پاسخی به این پرسشاند که شیخالرئیس در ترسیم جامعه ایدهآل چگونه میاندیشد؟ بر این اساس، نوشتار حاضر در چهار محور مشکلشناسی، علتشناسی، آرمانشناسی و راهحلشناسی و به روش تاریخی- توصیفی با استفاده از منابع کتابخانهای، به تجزیه و تحلیل موضوع پرداخته است که در نهایت چنین نتیجهگیری و استنتاج شد: فلسفه سیاسی ابن سینا بر بستر بنیانهایی چون هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی بنا شده است که میتوان مؤلفههایی از جمله رهبری نبی، توجه به علم سیاست، فرشتهشناسی، نسبت سیاست و شریعت و ضرورت نبوت در سیاست را برای آن برشمرد. ابوعلی سینا در ارائه رویکرد دولتگرایی و طرح دولت مطلوب، بهترین نوع نظام را نظام سیاسی نبوی دانسته که پیامبر یا جانشین او، در رأس امور قرار دارند. در واقع نظریه دولت در فلسفه سیاسی ابن سینا بر مبنای فطرت الهی انسان و نقش حداکثری دولت در سعادت و رستگاری اتباع در هر دو جهان بنا شده است.
, namely “understanding” and “content”. Reflecting on fundamentals of political thought (i.e. ontology, epistemology, and anthropology), the authors seek to answer this question: How does Ibn Sina think in providing and explaining the State Theory? Accordingly, the study is based on four themes of understanding Thomas Spragens’ political theory (problem solving, etiology, idealism, solutionology) in form , and based on the conceptual, functional, and structural approach of the state in terms of content. The issue is addressed using a historical-descriptive method and library resources. The findings indicate that in Ibn Sina’s political philosophy, a state is conceptualized as organic, functional, progressing ideology, perfect ,achieving worldly happiness, and the ultimate salvation of man. the structure ofa state is described as maximum and comprehensive. Providing the State Theory and a plan of the desired political system, Avicenna considers the prophetic political system as the best one in which the Prophet or his successor is at the forefront. In fact, the State Theory in Ibn Sina’s political philosophy is based on the divine nature of man and the maximum contribution of the state for the citizens to achieve worldly happiness and ultimate salvation. Furthermore,.
خلاصه ماشینی:
پژوهش آن ها نشان مي دهد که نهاد دولت از لحاظ مفهومي در انديشه آگوستين ، ابزاري و مکانيکي با کارويژه برقراري و حفظ نظم و امنيت و در فلسفه سياسي ابن سينا، ارگانيکي و انداموار است که در مورد اخير، کارکرد آن تأمين سعادت دنيوي و رستگاري اخروي اتباع با اجراي صحيح قانون شريعت توسط پيامبر و يا جانشينان اوست .
پژوهش حاضر به دنبال يافتن پاسخي به اين پرسش اساسي است که «نظريه دولت » در فلسفه سياسي ابن سينا را چگونه ميتوان استخراج و تحليل کرد و اينکه شيخ الرئيس در ترسيم نظام سياسي مطلوب چگونه ميانديشد؟ براي پاسخ به اين پرسش ، از روش فهم نظريه هاي سياسي اسپريگنز١ بهره گرفته شده است .
بنابراين ، نخست به دليل اجتماعي بودن انسان و تأمين نيازها و خواسته هاي او، ايجاد شهرها و اجتماعات و تأسيس قوانين و سازوکارهاي سياسي ضرورت مييابد و دوم اينکه براي هدايت مردم و اجراي قوانين شرع به منظور سعادت و رستگاري مردم و دستيابي به جامعۀ مطلوب انساني، رهبري جامعه بايد بر عهده صالح ترين فرد متصل به عقل فعال باشد که همانا پيامبر است .
به نظر مي رسد ابن سينا با تأکيد بر اصول و قوانين ّ شريعت ، درصدد بازسازي و محدود ساختن خلافت مطلقه و حکومت تغلبيه بوده و راه حل برون رفت از نابساماني را «اولا استقرار مدينه عادله (دولت نبوي ) و جانشينان او از طريق پيوند نبوت و سياست ، و ثانيا اجراي درست قوانين شرع توسط فيلسوف - پيامبر به منظور دستيابي به سعادت اجتماعي مدينه و کمال انساني افراد» قرار داده است .