چکیده:
یکی از مسائل قابل توجه در عرفان این است که آیا استکبارستیزی با عرفان قابل جمع و یا با آن ناسازگار است؟ این مقاله با بررسی گفتار و رفتار امام راحل، در صدد است که اولا جلوههایی از روحیه و رفتار استکبارستیز را از طریق بیان نمونههایی از سیره و سخن ایشان به نمایش بگذارد. ثانیا، تحلیلی عرفانی از آن ارائه دهد. بدین منظور، ابتدا حکایاتی از رفتارهای استکبارستیز امام در دورانهای مختلف حیات ایشان و در برابر طیفهای مختلفی از مستکبران، بیان شده و در ادامه، برخی سخنان ایشان علیه مستکبران و جبهه استکبار به صورت عام، که به گونة دیگری از روحیه استکبارستیزی آن عارف بالله حکایت میکند، ارائه گردیده است. سپس، تحلیلی عرفانی از این مسئله، که چگونه میشود یک عارف از روحیهای حماسی و استکبارستیز برخوردار گردد و چگونه این دو جنبة شخصیتی در فردی همچون امام راحل و یا هر فرد دیگری قابل جمعاند، ارائه گردیده است. در این بخش، با تذکر این نکته که استکبارستیزی بر سه عنصر «شجاعت»، «ظلم ستیزی» و «ایثار» استوار است، تاثیر عرفان حقیقی بر حصول و تقویت این سه فضیلت انسانی تبیین گردیده است. روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای است.
One of the significant issues in mysticism is whether fighting arrogance can be combined with mysticism or is incompatible with it? This study, by examining the words and behavior of Imam Khomeini, seeks to first show reflections of fighting arrogance spirit and behavior by expressing examples of his manners and speech. Second, provide a mystical analysis of it. For this purpose, first some stories are told about the fighting arrogance behaviors of the Imam in different periods of his life and against different groups of the arrogant, and then, some of his speeches against the tyrants and the arrogant front are presented in general, which is another way of the arrogant spirit of mystics of Allah. Then, a mystical analysis of this issue is presented, how a mystic can have an epic and fighting arrogance spirit and how these two aspects of personality can be combined in a person like Imam Khomeini or any other person. This section points that fighting arrogance is based on the three elements of "courage", "oppression" and "self-sacrifice”, the effect of true mysticism on the achievement and strengthening of these three human virtues are explained. The research method is descriptive-analytical and the data collection method is the library.
خلاصه ماشینی:
بدين منظور، ابتدا حکاياتي از رفتارهاي استکبارستيز امام در دورانهاي مختلف حيات ايشان و در برابر طيفهاي مختلفي از مستکبران، بيان شده و در ادامه، برخي سخنان ايشان عليه مستکبران و جبهه استکبار به صورت عام، که به گونة ديگري از روحيه استکبارستيزي آن عارف بالله حکايت ميکند، ارائه گرديده است.
مقدمه ممکن است برخي تصور کنند که عرفان و روحيه عرفاني، مقتضي اين است که عارف، کنج خلوت و عزلتي را براي عبادت و راز، نياز و مناجات با پروردگار عالم برگزيند و يا اگر حشر و نشري با بندگان خدا دارد، با همگان سِلم محض باشد؛ با کسي درنيفتد و به دشمني با احدي برنخيزد، لباس رزمي بر تن نکند و خلاصه، ازآنجاکه همه چيز و همه کس را جلوه اسماء و صفات الهي ميبيند، به خود، حق مخالفت و مبارزه با احدي ندهد.
اما حقيقت مطلب اين است که عرفان، همانگونه که مقتضي عشق ورزي با پروردگار، و رضايت از مقدرات الهي در همه امور عالم، و موجب محبت و دوستي با برخي از بندگان خداوند است، مستلزم دشمني و مبارزه با برخي ديگر از بندگان خدا و از جمله مستکبران عالم نيز ميباشد.
ب. نمونههايي از استکبارستيزي امام راحل، در برابر افراد و جريانات خاص مطالعه زندگي امام راحل، به خوبي اين حقيقت را نشان ميدهد که ايشان از همان دوران نوجواني و جواني خويش، تا آخرين لحظات حيات پربارش، از روحيهاي استکبارستيز برخوردار بوده و سرِ سازش با طواغيت و مستکبران را نداشته است.