چکیده:
از جمله اموری که در شناخت بهتر حقیقت هر چیزی تاثیر بسزایی دارد، شناخت ویژگیهای آن است. از سوی دیگر، رسیدن به سعادت خواست همة انسانهاست و قرآن کریم این معجزه جاودان حضرت محمد، کاملترین کتاب آسمانی برای هدایت بشر به سوی سعادت و کمال حقیقی اواست. بنابراین، قرآن بهترین و مطمئنترین منبع برای شناخت ویژگیهای سعادت حقیقی میباشد. هدف این پژوهش این است تا ویژگیهای سعادت حقیقی بر اساس قرآن کریم شناخته شود؛ چرا که شناخت ویژگیها به شناخت دقیقتر خود سعادت منجر خواهد شد. بدین منظور، در این پژوهش تلاش میشود با بیان و تحلیل سخنان برخی مفسران و متفکران اسلامی، ویژگیهای سعادت از قرآن بهدست آید. ویژگیهای سعادت، که در این پژوهش از آنها بحث شده است، عبارتاند از: همة انسانها فطرتا خواهان سعادت هستند. سعادت ذاتا امری مطلوب است. سعادت امری است اکتسابی. همچنین، سعادت امری است انتخابی که با اختیار در ارتباط است. حقیقتی ذومراتب و جاودان است. در نهایت، رحمتی است که اختصاص به مومنان دارد.
One of the things that have a great impact on better understanding the truth of anything is knowing its features. On the other hand, the desire of all humans is to arrive at happiness, the Holy Qur'an, this eternal miracle of the Prophet Muhammad, is the most complete divine book to guide mankind to his true happiness and perfection. Therefore, the Qur'an is the best and most reliable source for recognizing the characteristics of true happiness. The aim of this study is to identify the characteristics of true happiness based on the Holy Quran; Because knowing the characteristics will lead to a more accurate knowledge of happiness itself. This study attempts to made to obtain the characteristics of happiness from the Qur'an by expressing and analyzing the words of some Islamic commentators and thinkers. The characteristics of happiness, which are discussed in this study, are: all human beings naturally want happiness, happiness is inherently desirable, and happiness is an acquired thing, also, happiness is a choice that is related to free will. It is a gradation and eternal truth. In the end, it is mercy related to the believers.
خلاصه ماشینی:
اما قرآن کريم بيان ميكند که سعادت انسان آن است که خود را به خداوند متعال، که خالق او است و بازگشت انسان نيز بهسوي او است، نزديک کند.
اين فطرت است که انسان را بهسوي دين، که راه و روش رسيدن به سعادت است، هدايت ميکند (طباطبايي،1352، ج16، ص177-179)؛ همان فطرتي که به تعبير قرآن «پس روي خود را متوجّه آيين خالص پروردگار کن!
بيان ايشان، همانند فرمايش علامه طباطبايي است که دين براي هدايت انسان بهسوي سعادت آمده، و نکته مهم اين است که دين هم راستا با فطرت بوده و هيچ تضادي بين آنها نيست.
اما اگر چنين آيات صريحي هم نبود، باز هم اين حقيقت که سعادت امري است اکتسابي، به خوبي از قرآن قابل فهم بود؛ چراکه قرآن بارها ابراز ميدارد که براي رسيدن به سعادت و بهشت، بايد تن به اطاعت از اوامر و نواهي الهي دهيد، گاه به صورت کلي، «و از خدا و رسول او فرمان بريد، باشد که مشمول لطف و رحمت خدا شويد» (آلعمران: 132) و ميفرمايد: «پس تا ميتوانيد تقواي الهي پيشه کنيد و گوش دهيد و اطاعت نماييد و انفاق کنيد که براي شما بهتر است و کساني که از بخل و حرص خويشتن مصون بمانند رستگارانند!» (تغابن: 16).
بنابراين، اگر انسان بتواند در اين دنيا، آنچه را براي تحقق قرب لازم است، انجام دهد و آن را تا پايان زندگي خود در اين دنيا حفظ کند، از سعادت جاودان اخروي برخوردار خواهد شد.