چکیده:
فینبرگ ازجمله فیلسوفان تکنولوژی است که میکوشد در قالب «تئوری انتقادی تکنولوژی» دو ویژگی مکانیسم ارزشباری و چگونگی انتقادپذیری تکنولوژی را تبیین کند. اندیشة انتقادی و ظرفیتهای موجود در فلسفة تکنولوژی او، موجب شد تا نظریة وی از منظر حکمت اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. در تعقیب این هدف، نخست نظریة ابزارسازی وی با روش اسنادی ـ کتابخانهای تشریح و در قالب نموداری صورتبندیشده، آنگاه با روش تحلیلی عقلی، مواضع تعامل و تقابل آن با مبانی حکمت اسلامی با تاکید بر آثار شهید مطهری بررسی گردیده است. توجه به ارزشباری و انتقادپذیری تکنولوژی و اجتناب از نگرش ابزاری، ذاتانگاری و برساختگرایی اجتماعی، برخی از یافتهها در موضع تعامل است. اختلاف در الگوی تصرف مطلوب در طبیعت بهعنوان مهمترین منبع تغذیة تکنولوژی و اختلاف در منشا ارزشهای بارگذاریشده در مرحلة طراحی سامانههای تکنیکی، پارهای از یافتههای این تحقیق در موضع تقابل است. این تقابل، پارهای از نقدهای پیامدی چون بازگشت به قفس آهنین در سایة بر ساختی بودن مطلق ارزشها، قداستزدایی از ارزشها و فروکاستن آنها به ارزشهای زیستمحیطی و مهندسی را بهدنبال دارد.
Feinberg is one of the philosophers of technology who tries to explain in the form of "critical theory of technology" the two characteristics of the value mechanism and how technology can be criticized. It has examined his theory according to the perspective of Islamic wisdom, because of his critical thinking and capacities in his philosophy of technology. First, his theory of instrument making is described by the documentary-library method and formulated in the form of a diagram according to this aim; then, by rational analytical method, the positions of interaction and its confrontation based on the principles of Islamic wisdom have been studied with emphasis on the works of Motahhari. Paying attention to the value and critique of technology and avoiding instrumental attitude, essentialism and social constructivism are some of the findings in the position of interaction. Some of the findings of this research in the opposite position differences in the pattern of optimal capture in nature as the most important power supply of technology and differences in the source of loaded values in the design stage of technical systems. This confrontation entails some consequential criticisms such as the return to the iron cage in the shadow of the absolute construction of values, the sanctify of values, and their reduction to environmental and engineering values.
خلاصه ماشینی:
زمینههای معرفتی و نظریة ابزارسازی بهطورکلی میتوان گفت كه فینبرگ در صورتبندی نظریة خود بیشتر متأثر از سه حوزة معرفتی فلسفة علوم اجتماعی (مکتب فرانکفورت)، فلسفة علم (تز دوئم ـ کواین) و جامعهشناسی تکنولوژی (تاریخی و ساختگرا) است (محدث، 1397، ص 49) و هریک از این زمینهها همزمان بر بنیانهای نظری این دیدگاه، همچون هستیشناختی، معرفتشناختی و انسانشناختی تأثیر نهاده و بهگونهای در نظریة ابزارسازی فینبرگ حضور دارد.
براساس حکمت اسلامی، تکنولوژیها با عطف به غایات انسانی ساخته میشوند و این غایات در مرحلة قبل از تحقق تکنولوژیها، نقش علت غایی را ایفا میکنند که ازیکسو، خود تحت تأثیر مبانی معرفتی و غیرمعرفتی، همچون زمینهها و نیازهای اجتماعی و منافع و علایق خاصی شکل میگیرند.
ب) تصرف مطلوب در طبیعت بر مدار ارادة آزاد سوژه در نگاه فینبرگ از نگاه فینبرگ، تحت تأثیر اندیشمندان مکتب فرانکفورت همچون لوکاچ، آدرنو و مارکوزه و اندیشمندان اگزیستانسیالیسم نظیر هایدگر، انسان موجودی است مختار که وجودش بر ماهیت و شخصیتش مقدم است؛ بدین معنا که هیچگونه ویژگی سرشتی و پیشاتاریخی در او وجود ندارد و تنها واجد آزادی در انتخابهای خویش است و خودش باید هویت خویش را بسازد و تعین بخشد.
و) تقدم رابطة غایی بر رابطة فاعلی در نسبت انسان با طبیعت از منظر حکمت اسلامی بیشک در باب حق و ذیحق، میان بشر و سایر موجودات این عالم و اجزای طبیعت نیز نوعی رابطة خاص بهنام «حق» شکل میگیرد و بشر براساس آن برای خود در این عالم، حقوقی قائل میگردد.