چکیده:
سیلاب بهعنوان یک بلای طبیعی هم ازنظر تلفات جانی و هم ازنظر خسارات مالی مهیبترین بلای طبیعی در جهان محسوب میشود. مدیریت سیلاب متضمن کاهش اثرات و خطرات است، اما حذف اثرات و خطرات تقریباً ناممکن است. دلیل این امر، محدودیتهای مالی و دانش محدود و اندک ما انسانها است. ایمنی شهر محمودآباد در برابر مخاطرات و میزان تابآوری آنیکی از اهداف برنامهریزی شهری بوده و در این راستا اولین گام، اطلاع از میزان تابآوری شهر در برابر مخاطرات است. این پژوهش باهدف افزایش تابآوری و جلوگیری از خسارات ناشی از سیلاب در محدوده شهری محمودآباد انجام پذیرفت. روش مطالعه حاضر ازنظر هدف تحقیق و توسعه و ازنظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کارشناسان شهرداری شهر محمودآباد و متخصصان در زمینه مسائل شهری، محیطزیست، مدیریت بحران و برنامهریزی شهری بوده که حجم نمونه از میان آنها به تعداد 80 نفر بوده که از میان جامعه آماری به روش غیر تصادفی هدفمند انتخابشدهاند. روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی میباشد. روش تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داده است که متغیر تابآوری زیرساختی – کالبدی با ضریب 570/0 در اولویت اول، متغیر تابآوری اقتصادی با ضریب 169/0 در اولویت دوم و متغیرهای تابآوری اجتماعی و تابآوری نهادی به ترتیب با ضرایب 083/0 و 081/0 در اولویتهای بعدی قرارگرفته است همچنین نتایج تحقیق نشان داد که وضعیت تابآوری شهر محمودآباد در مقابل سیلاب نسبتاً مناسب میباشد. همچنین بین ابعاد تابآوری شهری (اجتماعی، نهادی، اقتصادی، زیرساختی) با مؤلفه مدیریت سیلاب شهری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. تابآوری شهری در جلوگیری از خسارت جانی و مالی ناشی از سیلاب در محدوده موردمطالعه تأثیر مثبت و معناداری دارد.
Flooding as a natural disaster is considered the most terrible natural disaster globally, both in terms of casualties and financial losses. Flood management involves reducing the effects and risks, but eliminating the impacts and risks is almost impossible. This is because of the financial constraints and limited knowledge we humans have. Mahmoudabad city safety against hazards and the level of resilience is one of the goals of urban planning, and in this regard, the first step is to know the degree of resilience of the city against risks. This study was conducted to increase resilience and prevent flood damage in the urban area of Mahmudabad. The method of the present study is research and development and descriptive-analytical in terms of purpose and nature, respectively. The statistical population in this study includes all experts of Mahmoudabad municipality and specialists in the field of urban issues, environment, crisis management, and urban planning. The sample size is 80 people who have been selected from the statistical population in a non-randomly targeted manner. The method of collecting information is library and field. Data analysis was performed using SPSS software. Findings have shown that the infrastructure-physical resilience variable with a coefficient of 0.570 is in the priority, the economic resilience variable with a coefficient of 0.169 is in the second priority, and the variables of social resilience and institutional resilience, respectively, with coefficients of 0.083 and 0.081, are in the following priorities. The results also showed that the resilience of Mahmudabad to flood is relatively good. Also, there is a positive and significant relationship between the dimensions of urban resilience (social, institutional, economic, infrastructure) with urban flood management. Urban resilience has a positive and significant effect on preventing flood damage to life and property in the study area.
خلاصه ماشینی:
ابراهيميپور و زياري (١٣٩٧)، مقاله خود با عنوان "پهنه بندي زمين هاي شهري در برابر خطر ناشي از سيلاب با رويکرد تاب آوري کالبدي (مطالعه موردي: رودخانه چشمه کيله )" را به رشته تحرير درآورده اند.
(Patton & Johnston, 2000: 270) دومين مؤلفه ، بعد اقتصادي است ، در اقتصاد، تاب آوري به عنوان واکنش و سازگاري ذاتي افراد و جوامع در برابر مخاطرات به طوريکه آن ها را قادر به کاهش خسارات زياهاي بالقوه ناشـي از مخـاطرات سـازد تعريـف مي شـود ( :٢٠٠٧,Rose ٣٩٨).
توزيع فراواني پاسخگويان به وضعيت مؤلفه تاب آوري اقتصادي (رجوع شود به تصویر صفحه ) تاب آوري زيرساختي و کالبدي سنجه هاي مورد سنجش براي مؤلفه زيرساختي - کالبدي، در پژوهش حاضر در جدول شماره ٦ ارائه شده است که مطابق با آن ميانگين سنجه در معرض خطر بودن شهر به دليل وجود کاربريهاي ناسازگار (٢/٥٤) در وضـع موجـود نسـبت بـه سنجه هاي ديگر داراي وضعيتي بهتر ميباشد.
نتايج ضرايب رگرسيوني براي متغيرهاي پيش بيني کننده (رجوع شود به تصویر صفحه ) بر اساس جدول شماره ١١، اولويت توجه به مولفه هاي مرتبط با تاب آوري در شهر محمودآباد بر مبناي ميزان بتا هرکـدام از مولفه ها مشخص شده است که هرکدام از اين مولفه ها تا چه ميزان نياز به توجه و اهميت دارند.
& Ziari, Keramataleh, (2018) Zoning of urban lands against flood risk with physical resilience approach (Case study: Cheshmeh Kileh River), Journal of New Attitudes in Human Geography, Vol. 11, No. 1, pp.