چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش فلسفه بر پرورش مهارتهای استدلال و خلاقیت دانشآموزان دختر متوسطه اول بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعةآماری کلیه دانشآموزان دختر متوسطه اول شهر ایلام در سال تحصیلی 1399-1400 میباشد (4850 نفر). نمونه پژوهش 40 نفر از این دانشآموزان است که طبق نرمافزار جیپاور به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدهاند، ابتدا از دو منطقه آموزش و پرورش شهر ایلام یک منطقه و از بین مدارس متوسطه اول دخترانه یک مدرسه و سپس از بین دانشآموزان 40 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) به صورت تصادفی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه یک ساعته، تحت آموزش فلسفه به وسیله داستانهای فلیپکم قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه خلاقیت عابدی (1363) و پرسشنامه استدلال تامسون (2005) استفاده شده است. جهت تحلیل دادهها، آزمون کواریانس چندمتغیره و آزمون t به کار گرفته شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش فلسفه بر افزایش خلاقیت و استدلال دانشآموزان موثر بوده است. آموزش فلسفه موجب بالارفتن قدرت پردازش اطلاعات میشود و تمرکز دانشآموزان را بر ابعاد مختلف یک مسئله بالا میبرد، در نتیجه میتواند خلاقیت و استدلال را در آنها بالا ببرد.
The present study aims was investigate the impact of instruction Philosophy on reasoning and creativity of Girl middle School Students. Research method was Quasi-xperimental with pre-test and post-test schemes and a control group. The statistical population was all female students in middle schools of Ilam city in 2021-2022, (4850 person). The statistical sample is 40 female students based on G.power software which have been selected using the multi-stage cluster random sampling method, among two area of Ilam, one area selected then, among middle school selected one school then, were randomly distributed into one test group (20 person) and one control group (20 person). The teaching process for the experimental group was implemented during 9 one-hour sessions with philipCam stories; however, the control group continued with no additional training sessions. The research instruments were Abedi creativity Questionnaire and Thamson reasoning Questionnaire. multivariate analysis of covariance and t.test was used to analyze the data. The obtained results indicate that teaching philosophy increase their reasoning and creativity. Instruction of Philosophy increase information processing among students and increase their concentration on different dimensions of problems, therefore to be able to increasing reasoning and creativity among students.
خلاصه ماشینی:
دانش آموزان به گونه ای تربیت شده اند که بدون توجه بـه چگـونگی ارتبـاط بـین مطالب و بدون تفکر، برای رقابت و نمره گرفتن مطالب را میآموزند این در حالی است کـه هدف اصلی تعلیم و تربیت امروز باید تربیت انسان های متفکر، خلاق و خودانگیختـه باشـد (سلیمان پور عمران و یساولی، ١٤٠٠: ٦٠) که این امر کم تـوجهی مسـئولان و برنامـه ریـزان آموزش و پرورش و اهمیت توجه به آموزش فلسفه را نشـان مـیدهـد.
از سوی دیگر اهمیت رشـد و توسـعه قـدرت اسـتدلال و خلاقیـت در دانـش آمـوزان ، روان شناسان و متخصصان آموزش و پرورش را برآن داشته که توجه ویژه ای به پرورش ایـن مهارت های فکری داشته باشند، اما هنوز روش های مختلف پرورش این مهارت هـا در ایـران به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است ، به ویژه روش آموزش فلسفه برای دانش آمـوزان که تحقیقات کمی بر روی آن انجام گرفته است ، عمدتاً پژوهش هـا بـر روی آمـوزش فلسـفه به کودکان پیش دبستانی یا دبستانی بوده اسـت و کمتـر پژوهشـی بـر روی آمـوزش دانـش آموزان ١١ تا ١٤ ساله انجام شده است .
از اینرو پژوهش حاضـر با در نظر گرفتن این ضرورت به دنبال بررسی تأثیر داستان های فلسفی فیلیـپ کـم بـر رشـد قوه استدلال و خلاقیت دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر ایـلام اسـت .
روش پژوهش حاضر با توجه به هدف اصلی آن که «بررسی تأثیر داستان های فیلیـپ کـم بـر رشـد قوه استدلال و خلاقیت در دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر ایـلام » اسـت ، در پـارادیم اثبات گرایی انجام گرفته است و از آنجا که موجب بسط دانش و کمک به بهبود آمـوزش در دانش آموزان میگردد، جزء پژوهش های کـاربردی محسـوب مـیشـود.