چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر خودتوسعهای بر عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه علم و فرهنگ، انجام شده است. پژوهش از نوع هدف کاربردی، از حیث نوع مطالعه کمی و از منظر روششناسی از نوع توصیفی-همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل کارکنان رسمی و قراردادی دانشگاه علم و فرهنگ به تعداد 110 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای با اختصاص متناسب، تعداد 86 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه خودتوسعهای ابیلی و مزاری (1393) با پایایی 92/0 و عملکرد شغلی با پایایی 90/0، که از ترکیب دو پرسشنامه بیرن و همکارانش (2005) و کونوی (1999) حاصل شده است، استفاده شد. بررسی مدل پژوهش نشان از برازش مناسب آن با دادهها داشت. نتایج نشان داد خودتوسعهای با ضریب 41/0 بر عملکرد شغلی کارکنان تأثیرگذار بود. خودتوسعهای بر عملکرد وظیفهای با ضریب 30/0 و بر عملکرد زمینهای با ضریب 15/0 تأثیرگذار بوده است. تأثیر چهار مؤلفه خودتوسعهای بر عملکرد شغلی ارزیابی شد که به ترتیب خودنظمدهی و خودرهبری با ضریب 17/0 و 28/0 بر عملکرد شغلی تأثیرگذار بوده و فرضیه تأثیر مؤلفههای خودمدیریتی و خودراهبری یادگیری بر عملکرد شغلی در این پژوهش رد شدند.
The aim of this study was to investigate the effect of self-development on job performance of University of Science and Culture employees. The research was an applied research based on goal and in terms of study type was quantitative and from the methodological view, was descriptive-correlational. The statistical population included 110 formal and contract staff of the University of Science and Culture at 2020-2021 that using stratified sampling method with proportional allocation, 86 of them were selected as the sample. To collect data from the two self-developed questionnaires of Abili and Mazari (2014) with a reliability of 0.92 and job performance with a reliability of 0.90, used, which is a combination of two questionnaires of Byrne et al (2005) and Conway (1999) is obtained. Examination of the research model showed that it fits well with the data. The results showed that self-development with a coefficient of 0.41 had an effect on employees' job performance. Also, self-development has had an effect on task performance with a coefficient of 0.30 and on field performance with a coefficient of 0.15. Also, the effect of four components of self-development on job performance was evaluated, which self-regulation and self-leadership with a coefficient of 0.17 and 0.28, respectively, had an effect on job performance. The hypothesis of the effect of self-management and self-directed learning components on job performance was rejected in this study.
خلاصه ماشینی:
تأثير خودتوسعه اي بر عملکرد شغلي کارکنان دانشگاه ها و مراکز 1 آموزش عالي (مورد مطالعه : دانشگاه علم و فرهنگ ) ابراهيم مزاري ٢، نرگس نصيري 3* تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٤/٠٥ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠٧/٢٤ چکيده پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير خودتوسعه اي بر عملکرد شغلي کارکنان دانشگاه علم و فرهنگ ، انجام شده است .
بر اساس آنچه عنوان شد، پژوهش حاضر در پاسخ به اين سوال کلي مطرح شده است که آيا خودتوسعه اي بر عملکرد شغلي کارکنان دانشگاه علم و فرهنگ تأثيرگذار است ؟ خودتوسعه اي، رشد و پيشرفت فردي است که با پذيرش مسئوليت ميتوان يادگيري را افزايش داد.
در پژوهش حاضر از دو پرسشنامه زير به منظور جمع آوري داده ها استفاده شده است : الف ) پرسشنامه خودتوسعه اي: پرسشنامه ابيلي و مزاري (١٣٩٣) که چهار مؤلفه خودنظم دهي، خودمديريتي، خودرهبري و خودراهبري يادگيري را مورد ارزيابي قرار ميدهد.
اين پرسشنامه با مد نظر قرار دادن چهار مؤلفه کليدي خودتوسعه اي که در پژوهش هاي مختلف داخلي نيز مورد استفاده قرار گرفته است ، انتخاب گرديد.
همانطور که در جدول زير آمده است ، از ميان مؤلفه هاي خودتوسعه اي به طور تفکيک شده ، خودنظم دهي با ضريب (٠/١٧) و خودرهبري با ضريب (٠/٢٨) بر عملکرد کارکنان تأثيرگذار بوده است .
تاثير مؤلفه هاي خودتوسعه اي که شامل خودنظم دهي، خودمديريتي، خودرهبري و خودراهبري يادگيري در اين پژوهش بودند، بر عملکرد شغلي مورد بررسي قرار گرفتند.
از ميان مؤلفه هاي خودتوسعه اي به طور تفکيک شده ، خودنظم دهي با ضريب (٠/١٧) و خودرهبري با ضريب (٠/٢٨) بر عملکرد کارکنان تأثيرگذار بوده است .